ستاد مردمی غرب کابل

08/05/2025

رسیدن به قدرت به قیمت خاک فروشی ؛

نویسنده : علی تقوایی

طرح این مسئله که : « میدان هوایی بگرام جغرافیای تاجیک ها است و ترامپ نباید با طالبان معامله کند.» معنای دیگرش این است که از طریق تاجیک ها وارد معامله گردد. این طرح سخیف از زبان عبدالله خنجانی رئیس سیاسی جبهه مقاومت ملی به حدی مشمییز کننده و وطن فروشانه است که مشهور ترین وطنفروشان افغانستان از لیلام خاک کشور خود چنین علنی و وقیحانه سخن نگفته است.

خنجانی نشان داد که جبهه مقاومت به هر قیمت - حتی با معامله ننگین وعلنی خاک افغانستان - میخواهد به قدرت برسد. خاک افغانستان از جمله پایگاه هوایی بگرام به همه تبار ها و واحد های اجتماعی میهن تعلق دارد و در واقع گوشه گوشه ای این مرزو بوم، از جمله دارایی های ملی مردم ما شمرده میشوند. طالبان و گروه های دیگر به هیچ عنوانی حق ندارند که با قدرت ها ی بزرگ منطقه و فرامنطقه خاک افغانستان را معامله کنند. این خیانت ملی از هرسویی که مطرح گردد، مذموم ، محکوم و قابل تقبیح است. اگر پالیسی جبهه مقاومت ملی « خاک فروشی » نباشد ؛ عبد الله خنجانی را پاسخگو ساخته ورسمآ از جبهه اخراج نماید.

23/04/2025

پیام تسلیت مرجع تقلید شیعیان حضرت آیت‌الله العظمی حاج واعظ‌زاده بهسودی(دام ظلّه العالی) به‌مناسبت ارتحال رهبر کاتولیک‌های جهان جناب پاپ فرانسیس ؛

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾

خبر ارتحال پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان را دریافت نمودم و بر آن متأسّف شدم.

ایشان بعد از یک عمر خدمات دینی ـ بشری به دیدار معبود شتافت و با روشن‌نگری، سعه صدر و هم‌پذیری شناخته شد، او فراتر از آیین مسیحیت، مذهب کاتولیک و برداشت‌های پیروانش اندیشید و هم‌ نظری نمود و نشان داد که روح ادیان ابراهیمی و ندای بلند تعالو اسلامی را دریافت نموده به روش و منش انسانی مشی نمودند.

پیام انسان مدارانه و بشر دوستانه ایشان در قبال حادثه دل‌خراش مکتب سیدالشهداء غرب کابل و شهادت دختران بی‌گناه دانشجو به ملّت بزرگ افغانستان و خانواده‌های داغ‌دار آن نونهالان مراتب عاطفه، احساس و هم‌دردی وی بود و اعمال زشت، خلاف دین و عاطفه بشری تکفیری‌ها را به محکومیت نشست و پس از آن در دل میلیون‌ها شیعه و هزاره جا پیدا نمود.

اینک بنده به‌عنوان خادم ده‌میلیون شیعه و هزاره ارتحال آن رهبر فرزانه را به دولت ـ شهر واتیکان و جناب کاردینال پیتروپارولین و تمامی اعضای شورای کاردینال‌ها و از آن طریق به ملّت بزرگ و جامعه دینی کاتولیک‌های مسیحی و اخصاً به خانواده و بستگان آن عزیز سفر کرده تسلیت عرض نموده برای ایشان غفران الهی خواهانم.

انّه هو الغفور الرحیم.
کابل، دارالمعارف اهلبیت(ع)، حاج واعظ‌زاده بهسودی
۲۳/ شوال/۱۴۴۶ هـ.ق مطابق با ۲/ ثور/ ۱۴۰۴ هـ.ش

31/03/2025

·
پیام مرجع عالی­قدر حضرت آیت­‌الله العظمی حاج واعظ‌‌زاده بهسودی(دام­‌ظله­‌العالی) به­‌مناسبت حلول ماه شوال‌المکرّم و عید سعید فطر ؛

«قَد أَفلَحَ مَن تَزَکَّی وَ ذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»الأعلی/۱۴و۱۵

ماه رمضان­المبارک با تمام برکات و فرصت­‌های ایجاد شده­‌اش به­ پایان رسید و هر کس به­ قدر ظرفیت و تلاش خویش از این سفره آسمانی لقمه­‌ها برداشت، خداوند قبول فرموده رمضان‌های آینده را نصیب فرماید.

این­جانب حلول ماه شوال­‌المکرّم ۱۴۴۶ هـ.ق را به همه مسلمانان به­‌ویژه هم­وطنان رنج­دیده و بحران کشیده­‌ام تبریک گفته نکات ذیل را یادآوری می­‌نمایم:
یک: از کسانی­که در این ماه مبارک به کمک فقراء شتافتند و دست­گیری نمودند چه در قالب بنیادها، انجمن­‌ها، مجموعه­‌ها و چه در قالب اقدامات شخصی، تشکر و سپاس­گزاری نموده، آرزوی قبولی از خدای متّعال دارم و تقاضامندم تا این امر خیر را منحصر در این ماه نکرده ادامه دهند چه این­که مردم زیر خط فقر قرار داشته نیاز همیشگی دارند تا روزی­که خداوند از این مردم رفع فقر و گرفتاری نماید.

دو: از فضلاء و علمائی­ که در این ماه به تبیین معارف الهی پرداختند، احکام گفتند و احیاها را با گرمی و شور وصف ناپذیر بر پا داشتند و نوافل این ماه را چه به­‌شکل جماعت و چه به‌شکل فرادا انجام دادند تشکر نموده توفیق مزیدشان را خواهانم و تقاضامندم در سایر ایّام و لیالی نیز از این کار نیک دست بردار نباشند.

سه: از نیروهای امنیتی امارت اسلامی که در این ماه امنیت مساجد، تکایاء و مراکز مذهبی را تأمین و از حملات گروه افراطی داعش جلوگیری نمودند به­ سهم خود سپاس­گزاری نموده تقاضای جدّی دارم که در همیشه اوقات به امر مهم حفظ امنیت شهروندان کشور اهتمام نموده وظیفه ایمانی و ملّی­‌شان را بهتر از این انجام دهند.

چهار: از مقامات امارت اسلامی می­خواهم که با یادگیری و الگوگیری از روزه دسته جمعی همه هم‌وطنان که با هم روزه گرفتند و با هم احیاء داشتند در امور سیاسی و اداری کشور نیز تمام اقوام را شریک ساخته نمایش زیبایی به وجود آورند و همچنان تمام مذاهب موجوده هم­وطنان را احترام گذاشته رسمیّت دهد و در کنار مذهب حنفی احکام آن تدریس شود به­ویژه مذهب جعفری که استاد مذاهب بوده دو امتیاز بر سایر مذاهب دارد، یکی این­که: ایشان استاد امام اعظم(ره) بوده و احترام استاد بر شاگرد واجب است و دیگر این­که: ایشان از اهل­بیت پیامبر(ص) است و امام اعظم(ره) با سایر ائمه از اهل­بیت نیستند و اهل­بیت بر غیر اهل­بیت احترام دارد تا در این زمینه نیز الگویی از جامعه اسلامی شویم مثلی­که در مسجد جامع اموی در شام هر مذهب از خود محراب مستقل داشته در کنارهم بدون مزاحمت نماز می­‌خواندند.

از عالی­قدر هبت­‌الله آخُندزاده، شیخ­‌الحدیث و القرآن حفظه‌الله باز هم می­خواهم که راجع به فرمان منع تحصیل دختران و منع کار زنان با حفظ حجاب اسلامی تجدید نظر نماید و با جهان وارد تعامل مثبت گردیده، کشور را از انزوای سیاسی بیرون کنند.

پنج: ناگفته نگذارم که نظر به­ تحقیقات و تفحّصات جدیدی که انجام دادم جهان را دارای افق واحده می­‌دانم فلذا هلال در هر نقطه جهان که رؤیت شود در دیگر نقاط جهان می­‌توانند عید نمایند، زیرا: فقه مانند دیگر علوم بشری رشد داشته طوری­ که در قدم اوّل ملاک فقهاء «طولی» بود و براساس آن جهان دارای سی­صدوشصت افق بود، در قدم دوّم ملاک را «عرضی» گرفتند و براساس آن جهان دارای صدوهشتاد افق گردید و در قدم سوّم ملاک را «اتحاد در شب» گفتند که بر بنیاد آن جهان دارای دو افق شد که تا هنوز هم همین ملاک را دارند لکن به نظر بنده ملاک «تولد ماه» و قابل رؤیت بودن آن در زمین و لو در یک نقطه از جهان است، بنابراین ملاک جهان دارای «افق واحده» می­‌شود.

و ما علینا الّا البلاغ، روزه­ های­تان قبول و عیدتان مبارک باشد.
هرات، حاج واعظ­‌زاده بهسودی
۱ شوال­‌المکرّم ۱۴۴۶ هـ.ق مطابق ۱۱ حمل ۱۴۰۴ هـ.ش

21/03/2025

نوروز تان مبارک !

نگارنده : علی تقوایی

حلول سال نو 1404 خورشیدی را به همه مخاطبان عزیز و ورجاوند این صفحه تبریک و تهنیت میگویم. سال نو خجسته و پرمیمنت درکنار خانواده ها و دوستان عزیز تان داشته باشید.

انقلاب طبیعت

نوروز آغازین روز انقلاب طبیعت است که از بطن تغییر و تکامل تولد میشود. پیام نوروزی برای ما این است که در هرسال باید خودرا متحول بسازیم و زمانی همگامی با انقلاب طبیعت معنا دار میشود که ما در خود انقلاب فکری را رشد و پرورش داده و روح انقلابی خود را برای لحظه ای از دست ندهیم. چون بدون داشتن روح انقلابی عمر استبداد تاریخی بر جامعه تداوم می یابد. انقلاب طبیعت از ما میخواهد که هرکدام برای رفتن به مصاف دژخیم باید « انقلابی راستین » باشیم، و بدون عملکرد انقلابی هرگز به بهار آزادی نمیرسیم.

اشاره کوتاه به قدامت تاریخی نوروز

نوروز آیین باستانی، آیینه دارنوزایی انسان و طبیعت است که با قدمت تاریخی حد اقل 9000 ساله ، باآغاز تمدن سومری ها درسرزمین های پهناورآسیای میانه وخاورمیانه پیوندتاریخی یافت.امروزدرگستره جغرافیایی بزرگ ملت ها نوروزرا به عنوان میراث فرهنگی نیاکان شان جشن میگیرند. گردونه های فرازمند « حافظه تاریخی » زمانی فتح ناپذیر گردیدکه دانشمندان و باستان شناسان وارد تحقیقات میدانی شدند و با کشف آثار وعلایم بازمانده ازدوران کهن ، ثابت کردند که نوروز آیین کهن نیاکان ما درخاور میانه وآسیای میانه بوده که پیوند دادن آن به اسطوره های افسانوی، فروکاست دادن این جشن بزرگ طبیعت و انسان به موهومات وخیال پردازی های رمانتیک، چیزی دیگر نمیباشد. درحالیکه نوروزمیراث تاریخی است که به شکل واقعی ،عینی و طبیعی نه درآسمانها ، بلکه در همین زمین ما و در زمانه های متداوم جشن گرفته شده است. با فرهنگ سازی ها ی کاذب و روح انحصارگرایانه، نمیتوان « حقیقت تاریخی » آنرا به سود اهداف نژاد باورانه ای خود تغییر ماهیت داد.

20/03/2025

نوروز در آیینه ی تاریخ ؛

نگارنده : علی تقوایی

به پیشواز نوروز باستان و بهار آزادی

نوروز به عنوان آیین باستانی و جشن سده ها، تاریخ طولانی دارد. گفته اند که نوروز را قبل از پیشدادیان نیز برگزار میکردند و این روزرا روز رویش ، برکت و نوشدن طبیعت می نامیدند. ابو ریحان بیرونی در « آثارالباقیه » و خیام نیشاپوری در « نوروز نامه » نوشته اند که : « نوروز روز برتخت نشینی جمشید نخستین پادشاه پیشدادیان است. » اما بیرونی تاکید میکند که قبل از جمشید، نو روز رابطور معظم برگزار میکردند . گرجه جمشید هویت اسطوره ای دارد، اما این روایت را همه بعد از خیام و بیرونی تکرار کرده اند. نوروز دردوران هخامنشیان با مراسم خاصی تجلیل میگردید. گفته شده است که داریوش اول نوروز را به مصر وبابل برد و در آنجا همه ساله نورز را با مراسم خاصی برگزار میکردند. این را باید با تامل خواند، چون سومری ها بسیار قبل تمدن بزرگی را در بین النهرین پایه گذاری کرده بودند و مراسم نوروز با مراسم خاص در خاور میانه برگزار میگردید. خواستگاه اصلی برگزاری جشن نوروز آسیای میانه است، اما با توجه به قدامت تاریخی نوروز، بدون شک که قبل ار تهاجم آریایی ها از هنددر آسیای میانه - مردمان بومی آن که تورک تبار و تا حدی هم شهر نشین بودند، نوروز را به عنوان نخستین فصل رویش وشکرانه ی دهقان از زمین و طبیعت با مراسم ویژه تجلیل میکردند. امااین مسئله تا حدی زیادی تلاش میگردد که کتمان شود. درحالیکه اگر بپذیریم که قبل از پیشدادیان نوروز به عنوان روز نوشدن طبیعت و آغاز فصل بهار تجلیل میشد، پس هیچ بعید نیست که بومیان درآسیای میانه مراسم نوروزی برگزار میکردند.

شاهان در روز نوروز برتخت جمشید می نشستند و مردم رامطابق به اصناف شان بار میدادند، سپس مردم در « مرو دشت » که رود « یلوار » از میان آن میگذشت، به میله وشادی می پرداختند. اسپ دوانی ، نیزه زنی ، نشان زنی و کشتی گیری میکردند. غذا های لذیذ می پختند و لباس های نو برتن میکردند. همچنان گفته شده است که در دوران تمدن سومری ها در بین النهرین نوروز برگزار می گردید. همه اینها میرساند که نوروز فراتر از آیین های مذهبی و دینی و با تاریخ بسیار کهن حد اقل 8000 ساله درتاریخ بشر حضور دارد.

نوروز در افغانستان

در افغانستان برگزاری مراسم نوروز، سابقه تاریخی کهن دارد، چون مردمان که از سرزمین بلخ به نیمکره شمالی ( از سایبریا تا آسیای میانه ) مهاجرت نموده و بعد در بین النهرین تمدن بزرگی را پایه گذاری کردند و حاملان اصلی برگزاری مراسم نوروزی شدند ؛ ازبلخ برخاسته اند. اما مراسم تمیز کردن خانه ، پوشیدن لباس نو در نوروز، ترتیب هفت میوه، برگزاری شادی و میله، پختن ماهی وجلبی، دادن تحفه های نوروزی از جمله یاد گار مراسم نوروزی است که در طی قرن ها در افغانستان رایج بوده ومردم به آن پابند واستوار هستند. مراسم نوروز عمدتا در دومکان یعنی مزار شریف وزیارت سخی در کابل با برافراشتن « جهنده » بطور خاص برگزار میشود. جشن نوروز در مزار شریف بنام میله گل سرخ نیز یاد میشود وهزاران نفر از کابل ، ولایات وشهر های دیگر افغانستان در مزارشریف حضور به هم میرساندند ودر هنگام برافراشتن جهنده هلهله وشادی برپا میکردند. این را باید بگوییم که مردم افغانستان در سزتاسر کشور شامل همه تبارها روز نوروز را به عنوان جشن ملی تجلیل می کنند.

اما با قدرت گیری طالبان دردوره اول ودوم، با نوروز به عنوان جشن ملی، روز خوشی و شادی وآغاز فصل زیبای بهاری ، عناد لجوجانه ورزیدند وآنرا حرام اعلان کردند. چنانچه همین دیروز طالبان اعلام کردند که امسال درمزارشریف « جهنده » بالا نمیشود و بدین سان رسمآ نوروز را تحریم کردند. در حالیکه سازمان ملل متحد در سال 2011 میلادی طی قطعنامه ای روز نوروز را به عنوان جشن جهانی حوزه تمدنی وفرهنگی آیین نوروزی به رسمیت شناخت. اما طالبان که با شادی، خوشی ، میله، لبخند وخنده ای مردم در تضاد قرارداشته ودارند ، از یکسو فریاد میزنند که جهان مارا به رسمیت بشناسید، اما از سوی دیگر با فیصله های رسمی سازمان ملل متحد به مخالف برمی خیزند ؟ تحریم نوروز از سوی طالبان تقابل آشکار با سازمان ملل متحد است. باید تمام حوزه تمدنی وفرهنگی نوروز باستانی علیه این تحریم طالبان بایستند و بار دیگر حکومت جورو استبداد آنهارا به چالش بکشند.

چند شعر از شعرای کلاسک پارسی زبان در وصف نوروز :

ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد آر مدد خواهی چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
حافظ شیرازی

اندر دل من مها دل افروز تویی
یاران هستند و لیک دلسوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی
مولانای بلخ

برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
سعدی شیرازی

بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
خیام نیشاپوری

بر اهل فضل دانش و فن‌گریه می‌کند
تا خامه لب گشود سخن گریه می‌کند
پر بیکسیم ‌کز نم چشم مسامها
هرچند مو دمد ز بدن ‌گریه می‌کند
در پیری از تلاش سخن ضبط لب‌کنید
دندان دمی که ریخت دهن گریه می‌کند
عقل از فسون نفس ندارد برآمدن
بیچاره است مرد چون زن گریه می‌کند
اشکی‌ که مهر پروردش در کنار چشم
چون طفل بر زمین مفکن‌ گریه می‌کند
ای قطره غفلت از نم چشم محیط چند
از درد غربت تو وطن‌ گریه می‌کند
تیمار جسم چند عرق ریز انفعال
تعمیر بر بنای کهن گریه می‌کند
هنگامه چه عیش فروزم‌که همچو شمع
گل نیز بی‌ تو بر سر من ‌گریه می‌کند
شبنم درین بهار دلیل نشاط نیست
صبحی‌ست‌ کز و داع چمن‌ گریه می‌کند
ابوالمعانی بیدل

19/03/2025

به یاوه سرایان ضد رهبر شهید نباید میدان داده شود ؛

نگارنده : علی تقوایی

رزاق مامون از مدتی به اینطرف در مورد فاجعه افشار و رهبر شهید ، بحث های هدفمندانه ای را راه انداخته است و تلاش میکند که کاملا چهره بیطرفانه به خود بگیرد و لی از جفنگ سراهای چون سید عادلی و مقدسی انگوری به عنوان سنگر ضد هزاره ها استفاده نموده و به نحوی همان « فرا فگنی » های دوران شورای نظار ؛ برعلیه مردم ما را در اذهان اجتماعی زنده کند.

ما از مامون و مزدبگیران شورای نظار گلایه نداریم چون آنها بر اساس ماموریت و نگاه خصمانه خود نسبت به رهبر شهید عمل میکنند. اما از این در عجبم که استاد عزیز رویش چرا به کانال مامون ویاوه های بی بنیاد، غیر مستند و جعلیات سید عادلی ومقدسی با حاضر شدن در بحث با آنها ، مشروعیت می بخشد ؟ مسئله این نیست که پاسخ های استاد رویش منطقی ومستدل نیست ؛ مسئله این است که چرا با حضور در این بحث ها سطح خودرا به دو « یاوه گوی » مشهور و استفراق شده ای جامعه هزاره فروکاست میدهد ؟ آیا استاد رویش نمیداند که این دومامور و معذور، تا چه حدی در میان جامعه هزاره منفور است ؟ اینها به دلیل گند کاری ها و نفرت پراگنی های شان علیه رهبر شهید در آلمان و سویس در هیچ مجلسی حاضر شده نمیتوانند. استاد رویش میتوانست درکانال خود ( شیشه میدیا ) حتی بدون نام گرفتن از این دو نفر، در مورد فاجعه افشار ، مقاومت غرب کابل و رهبر شهید روشنگری نماید. اما حضور او در کنار سید عادلی ومقدسی تقلیل دادن خود و ارزش گذاری به آنها است.

اصلا نیازی به پاسخ دادن به جفنگ های این دو فرد موظف و مشکوک نیست، برگزاری سی و مین سالیاد شهادت رهبر شهید نشان داده و میدهد که شهید مزاری عالمگیر شده است. حال یکی دونفر در مقابل رهبر سیاسی جامعه هزاره نفرت پراگنی کند ، هیچ چیزی از ابهت واقتدار مزاری بزرگ کم نمیشود. استاد رویش آنهم در سه نوبت چرا برای این دو یاوه سرا وقت بگذارد و گویا به آنها پاسخ بدهد؟ استاد رو یش همه حرف های خودرا در کتاب « بگذار نفس بکشم » خود گفته است. قرار گرفتن در کنار سید عادلی ومقدسی درکانال مامون جز کوچک ساختن خود و مشروعیت بخشی به دشمنان مزاری و روایت منحرف فاجعه افشار و مقاومت غرب کایل چیزی دیگری نیست. ادامه این روند به صلاح جامعه نبوده وخصمان هویتی هزاره را جری تر میسازد، استاد رویش و هرکسی دیگر نباید در چنین بحث های فرافگنانه علیه هزاره ها میدان بدهد. تداوم این بحث ها به این شیوه نشان میدهد که ما اعتماد به نفس خودرا از دست داده ایم و یا عطش سخن گفتن بهر قیمتی مارا وا میدارد که در میدیا حاضرشویم و به پاسخ کسانی بپردازیم که جز فحش و ناسزا به أدرس جامعه و رهبر آن چیزی دیگری در چانته ندارند.

16/03/2025

22 حوت ، روز تجدید پیمان با رهبر آزادی ؛

نگارنده : علی تقوایی

بمناسبت سی و مین سالیاد شهادت رهبر شهید ؛

22 حوت روز رستاخیز یک ملت است ، چون شهید مزاری به عنوان رهبر یک ملت ؛ به مردمش قول داده بود که : « خون من در جمع شما می ریزد» ، او به قولش عمل کرد ودر میعاد گاه عشق مردمی جان عزیزش را بر سر آزادی گذاشت. مزاری بزرگ نه تنها رهبر سیاسی ، بلکه یک آموزگار تمام عیار برای جامعه اش بود. در آن شرایط خون و آتش که از زمین وهوا راکت های سیاف و شورای نظار بر سرمردمش می ریخت غرب کابل را به خاک و خاکستر تبدیل میکرد؛ مزاری این کاج بلند آزادی دستپاچه نشد و پیوسته روح ایستادگی و مقاومت را با سخنان مسیحایی خود به گوش سنگرداران دل از جان گرفته اش می دمید. و از رهپویی در این مسیر دشوار ؛ لحظه ای هم توقف نکرد. چون او میدانست که ملت زخمی اش که از گردونه های خونین قتل عامها ، زندان ها و تبعید ها عبور کرده وتا بدینجا رسیده است، باید در عرصه سیاسی و نظامی میدان داری کند ، ورنه هزاره دوباره به همان و ضعیت ناگواری بر میگردد که بیش از یک قرن خون و آتش، زندان و شکنجه را تجربه کرده بود . هزاره باید برخیزد و در نبرد سیاسی و نظامی هم از حذف خود جلوگیری کند و هم از پرده مکدر کتمان هویتی خود بیرون شود.

شهید مزاری در آن شرایط استبدادی که از چهار سو در محاصره قرار گرفته بود، با جسارت بینظیر تاریخی دست به مقاومت نابرابر زد و تا آخر خط هم رفت. آیا این نمیتواند برای ما آموزه ای بزرگی باشد ؟ مایی که در شرایط بهتر ودر دنیای برتر توام با امنیت جانی ، روحی و مادی قرار داریم وهمه ساله سالگرد آن مرد بزرگ را با شکوه تر از سالهای قبل به ویژه در کشورهای غربی برگزار میکنیم ؟ چگونه در قبال چند جفنگ سرای یاوه پرداز که از بستر رسوبات ذهنی شورای نظار برخاسته اند وهرچه که به دهن شان می آیند به آدرس شهید مزاری این رهبر مسلم جامعه هزاره ، تحویل میدهند.

قبل از همه این پرسش به مدعیان رهبری جامعه هزاره برمیگردد که از نام مزاری به نان و نوارسیدند و در کرسی های بلند دولتی تکیه زدند، اکنون کجایند و چرا در مقابل دشمنان قسم خورده مزاری نمی ایستند ؟ حتی در خارج نمایندگان این عالی جنابان درکنفرانس ها ی متعدد در کنار ایادی شورای نظار سخنرانی های تند وآتشین ارائه میکنند، اما افتراآت واتهامات شورای نظار درقبال شهید مزاری و فاجعه افشاررا نادیده و ناشنیده می گیرند ؟ به این رویکرد نا بخردانه و شاید هم آگاهانه « سکوت خاینانه » بایدنام داد که رهبران سنتی وهم تیمی هایش مرتکب آن میگردند. اعلامیه ها وشعارهای اینها در مورد شهید مزاری نمایشی و برای بهره برداری سیاسی صادر میگردد، ورنه اگر اینها به شهید مزاری وفادارند، چرا در قبال تبلیغات منفی علیه آن ستیغ آزادی ، سکوت میکنند ؟ حتی برای یک لحظه هم نمایندگان مدعیان رهبری ، علیه نفرت پراگنی های شورای نظار و دست آموزان آ نها یک کلمه برزبان نمی آورند ؟

جامعه نخبگانی ما بخصوص آنهایی که در حوادث غرب کابل شاهدان عینی بودند، چگونه میتوانند در این راستا سکوت کنند ؟ با این شیوه نمیتوان موافق بود که بگذار چند جفنگ سرای یاوه پرداز، هرچه میگویند ، بگویند ، ما در سطح آنها سقوط نمیکنیم. نخیر ؛ اگر جلو این کوتوله های بیمقدار ، رجاله های جعل پرداز و نا مردان روزگار گرفته نشود؛ یاد تان باشد که آنها میروند این تهمت های ناروا در مورد شهید مزاری و فاجعه افشار را به تاریخ تبدیل میکنند. و کتاب سراپا عقده آمیز سید رحمت الله مرتضوی را به حجت تاریخی در می آورند.

به یاد داریم که در تاریخ ، هزاره ستیزی را درعرصه های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به عنوان یک سنت رایج تبدیل کردند. و میدانیم که احمد شاه مسعود سرکرده شورای نظار در قبال حق سیاسی هزاره ها به صراحت گفت که :

« هزاره ها را در قدرت سیاسی شریک نکنید ، فقط چند متر ریسمان اش را دراز نمایید »

ویا اینکه خبرنگار بی بی سی وقتی از مسعود میخواست سوال کند ، او در حالیکه بطرف کوه تلویزیون بالا میشد جواب داد که : « من مصروف سرکوب هزاره ها استم ، وقت ندارم. »

حال تاریخ به گونه ای مضحک تکرار میشود ، همان فرافگنی های شورای نظار به شیوه دیگر از زبان مارهای آستین و یک هزاره ای مشکوک ، بیمار وروان پریش ؛ پی گرفته میشود. نباید ما در این مورد سکوت کنیم، باید با تما م قامت، منطقی، مستدل اما کوبنده ومجاب کننده از کیان جامعه، ره آورد های تاریخی شهید مزاری و زخم ناسور افشار بر بدن هزاره ، به دفاع برخیزیم. تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد. ورنه مایی که خودرا رهرو راه شهید مزاری میدانیم و محافل شکوهمند برای سالیاد شهادت بابه میگیریم، اگر در مقابل فرافگنی های چند عنصر روانی سکوت کنیم ، بدان معنا است که برگزاری سالیاد بابه را نمایشی برگزار میکنیم وباوری به رهبری او نداریم. وقتی کسی از رهبر خود دفاع نکند ، قطعآ که به این رهبری اعتقادهم ندارد.

شهید مزاری که از جان خود مایه گذاشت ، آیا ما نمیتوانیم که با قلم ، قدم و سخن خود از او دفاع جانانه کنیم ؟ کجا شد آن سخنرانان آتشین ما که فضارا متحول میساخت و منطق سخن شان دشمن را مجاب میکرد ؟ چرا به میدان نمی آیند ؟ اگر دفاع از شهید مزاری را در قبال ایادی شورای نظار واجنت های مشکوک منطقه در شان خود نمیدانند ؛ در آنصورت باید قبول کنیم که ما نه با نخبگان جامعه سروکار کارداریم، بلکه با یک مشت عناصری مواجه استیم که دچار توهم دانایی شده و برمهم ترین ارزش های تاریخی خود پا میگذارند. مزاری برای ما نه یک قدیس، نه یک معصوم ، نه یک امام مذهبی است ، مزاری برای ما یک « ارزش تاریخی » است نه کم و نه زیاد. ملت ها به ارزش های تاریخی شان ارج میگذارند ونخبگان این ملت ها از این ارزش ها باقلم ، قدم وسخن خود پاسداری میکنند.

22 حوت 1403 خورشیدی

بمناسبت سی ومین سالیاد شهادت بابه شعری با عنوان « روح سیه پوش قبیله » از دکتر عبدالقادر حسنی اسرار را تقدیم تان میکنم :

صبح آزادی پس از یک قرنِ خاموش...
مشتِ آهن بر سر ضَحّاک مَاردوش

یادگاری زخم و زنجیر ارزگان
یاد شیرین از دلِ کوهِ فراموش

با تو می‌شد ایلِ ما تفسیر، بابا
هندوکشِّ درد را بودی هم‌‌آغوش

مثنویِ رنج‌های ما شدی از
دفتر آوارگی، «روحِ سیه‌پوش»

یک نیِستان خستگی را بی‌تو آنَک
می‌‌خروشد ملتی با نای سرخوش

04/03/2025

https://www.youtube.com/watch?v=PV7-y8tcWqQ

عزیز رویش - نویسنده و شاهد عینی حوادث دهه هفتاد-----------------------------------------------عزیز رویش: طراح شورای هم آهنگی، مزاری بود!چرا استاد مزاری خیلی ...

03/03/2025

خلق بزرگترین حماسه در خیمه لویه جرگه ؛

نگارنده : علی تقوایی

گرچه حماسه ها در سنگرهای نبرد برای آزادی وعدالت ، یا در اعتراضات میلیونی درمبارزه با استبداد و یا ساماندهی ایستادگی و مقاومت در مقابل دژخیم خلق میشوند. اما گاهی « سکوت معنادار جمعی » در برابر یک در خواست « حمایتی » میتواند بزرگترین حماسه تاریخی را رقم بزند.

در خیمه لو یه جرگه پس از سخنرانی ملا شهاب الدین دلاور ، یکی از طالبان پشت میز خطابه قرار گرفت و در آغاز با بلند کردن نعره تکبیر از مردم چنین پرسید که :

« از امارت اسلامی راضی هستید ؟ »

تالار یکباره به سکوت مطلق رفت. آن طالب سه بار این سخن اش را تکرار کرد. اما جمعیت همچنان ساکت بود و حتی یک نفر هم از میان جمعیت صدا بلند نکرد.

این سکوت معنادار تمام رشته های بافته شده ای طالبان درقبال هزاره ها وشیعیان را پنبه کرد و شعور جمعی ، آگاهی و بیداری این مردم را به نمایش گذاشت. این سکوت جمعی حماسه بزرگ تاریخی بود که به طالبان نشان داد که هزاره ها وشیعیان نسبت به سرنوشت سیاسی، مذهبی، اجتماعی وفرهنگی خود بی تفاوت نبوده و اینگونه بازی های شیطانی نمیتواند که آنهارا از مسیر حق شهروندی شان منحرف بسازد. وقتی مذهب این مردم را به رسمیت نمیشناسید، حتی یک وزیر هزاره در کابینه شما جا ندارد، بهترین ساختمانهای هزاره را در غرب کابل بنام نقشه ای جدید سرک ها تخریب میکنید و خدمات شهری مناطق هزاره نشین در کابل وشهر های دیگر را تامین نمیکنید و از گرفتن مالیات گزاف از کراچی های کوچک این مردم اباء نمی ورزید، توقع دارید که هزاره ها و شیعیان از شما راضی باشند ؟

این حماسه سکوت علاوه بر اینها ، اراجیف آنعده افراد و رسانه هایی را خنثی کرد که با بوق و کرنا اعلان کردند که هزاره ها و شیعیان در خیمه لویه جرگه به طالبان بیعت کردند.

افتخار ودرود به مردم که گاهی در سکوت معنا دار جمعی خویش دست از مطالبه گری حق خود برنمیدارند !

28/02/2025

در خیمه لویه جرگه چه گذشت ؟

نگارنده : علی تقوایی

بدستور رهبری کابل نشین طالبان ؛ کمیسون عالی شیعیان به حمایت لوژستیکی ریاست 06 استخبارات طالبان ، هزاره ها و شیعه ها را دیروز برای حمایت از امارت اسلامی در خیمه لویه جرگه جمع کردند. برای رسانیدن مردم به خیمه ، ریاست 06 موتر های کاستر را از قبل آماده کرده بود. حدودآ 5000 نفر در این جلسه شرکت کرده بودند. اینکه طالبان پس از سه و نیم سال به یاد هزاره ها وشیعه ها افتیدند ، خودش نشان میدهد که اختلافات درونی طالبان از هرزوایه ای که دیده شود در حال انفجار است ، هرجناح تلاش میکند که برای خود پایگاه اجتماعی درست کند. اما این جلسه را گفته میتوانیم که تقربآ به ضد خود تبدیل گردید و سخنرانان هزاره وشیعه در لای کلمات وجملات تمجید گونه از امارت اسلامی ؛ خواسته های شان را مطرح کردند که به دماغ طالبان خوش نیامد.

در آغاز جلسه ملا بردار برای نخستین بار به زبان فارسی سخن گفت. طالبان در این مدت تلاش کردند که در عمل با تغییر نامهای تاریخی به زبان فارسی و برگردانیدن گردش بیرو کراسی از زبان فارسی به زبان پشتو در ادارات دولتی ، زبان فارسی را به حاشیه براند و ستیزه با این زبان را بطور علنی به یک سنت فرهنگی تبدیل کند، اما روزگار بگونه ای چرخید که ملا برادر مقام ارشد طالبان به زبان فارسی سخن بگوید . اودر بخشی از سخنرانی خود گفت که :

- ملت افغانستان متشکل از زبان ، اقوام ومذاهب متنوع می باشد. نباید نسبت به آنها به چشم تعصب دیده شود. اما قبل از امارت اسلامی از این تنوع قومی ، زبانی و مذهبی به عوان عامل نفاق استفاده میشد. اما در امارت اسلامی تمام افغانها از حقوق مساوی و برابر برخوردار می باشند. اهل تشیع و سنی باهم در مبارزات مردم افغانستان شریک بوده و افتخارات مشترک دارند. و در تامین و حدت ملی همه اقوام نقش برابر دارند. یاد آور میشوم که به تبلیغات نفاق افگنانه ای دشمنان افغانستان باور نکنید. و...

محمد اکبری ، بعداز ثنا وتمجید از طالبان و شرح مبارزات امارت اسلامی علیه نیروهای خارجی و آزاد سازی افغانستان از چنگال بیگانگان، تامین استقلال و امنیت داخلی بر حفظ هویت اسلامی و وحدت ملی تاکید کرد و علاوه بر انتقاد از تلاش های بیرونی برای تشکیل جلسات پیرامون افغانستان، اذعان نمود که هیچگونه اختلافی میان مقامات طالبان وجود ندارد و این تبلیغات ایادی بیگانگان است. اکبری از میان خواست های 20 گانه ای جامعه تشیع که به گفته ای او قبلآ به امارت اسلامی داده است ؛ چهار مورد آنرا برجسته ساخت :

1 - به رسمیت شناخته شدن فقه جعفری 2 - تطبیق احوال شخصیه شیعیان 3 - مشارکت معنا دار جامعه تشیع در امور کشور 4 - مشارکت جامعه تشیع و جامعه هزاره در امور اجرایی کشور

اسدالله سعادتی ضمن توضیح اینکه چرا ما در اخل باقی ماندیم ؛ در سخنرانی خود گفت که :

- ما به وحدت ملی نمیرسیم ، الا اینکه رواداری را پیشه کنیم. اگر با دنیا وکشورهای منطقه تعامل نکنیم ، اگر خدای ناخواسته شعله های جنگ داخلی بار دیگر افروخته شود، ما تاوان بزرگی خواهیم پرداخت و مردم افغانستان تحمل چنین خشونتی را نخواهند داشت. به همه مردم افغانستان که از تنوع قومی ، زبانی و مذهبی برخوردارند ، باید به یک چشم دیده شود. وماهیت رواداری بر این اصل استوار است که چیزی که به خود نمی پسندیم، به برادر دینی خود نیز نپسندیم.

جعفر مهدوی در سخنرانی خود گفت که :

رابطه ای افغانستان با جهان جدایی ناپذیر است، نظام حاکم در پی صلح با منطقه و جهان است. اما حلقات استخباراتی تلاش دارند که افغانستان را به یک جنگ داخلی دیگر بکشانند. مسئولین نظام باید به واقعیت های قومی در افغانستان تن بدهند. باعث آزردگی اقوام نشوند. دشمن از این آزردگی مردم افغانستان استفاده خواهد کرد. خواهش مردم ما این است که امارت اسلامی به حقوق اساسی شهروندی ما احترام بگذارد. از آدرس 10 میلیون هزاره و شیعه ، بخاطر مقدم بهار و ماه مبارک رمضان از شخص ملا هبت الله رهبر طالبان تقا ضا می کنم که مکاتب و پوهنتون ها را به روی دختران و زنان 50 درصدی نفوس افغانستان ، باز کند. خواست ما خواست خود ما است که نه به شرق ، نه به غرب ، نه به کشورهای منطقه و فرامنطقه متعلق است. سخنان جعفر مهدوی با نعره های تکبیر بدرقه میشد. ودر آخر او از مردم خواست که به خاطر شهدای مظلوم افغانستان وبخصوص شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری اجماعآ صلوات بلند بگویند :

تالار یکباره به لرزه در آمد ومردم با صدای بلند صلوات گفتند. بیجهت نبود که رئیس جلسه در ختم محفل از همه تشکر کرد اما نام جعفر مهدوی را نگرفت.

بدون تردید جلسه ای را که طالبان دیروز با خون دل و مصارف زیاد تدارک دیده بودند، به ضد خود تبدیل شد و سخنرانان هزاره وشیعه ، در لای کلمات ستا یشی از امارت اسلامی، خواسته های مشروع ، قانونی وحق شهروندی شان را به خوبی مطرح کردند. و آ ن گمانه زنی های که قبل از برگزاری این جلسه مبتنی بر تخریب وجهه ای رهبر شهید مطرح شده بود، برخلاف تالار یکصدا ، شکوهمند و با غریو بلند به روح شهید مزاری درود و صلوات فرستادند.

27/02/2025

سلام بر آفتاب

سلام ای آفتاب ای سرو آزاد
"مزاری" ای گلوی سبز فریاد!
خروش آتشین قرن خاموش
شهاب شعله ور بر شام بیداد

سلام ای باغبان باغ باور
چنار سر به ابر خون شناور
نشان قامت سبز هزاره
پلنگ بیشهء کوهسار خاور

ترا ای گل، شکفتن‌ می شناسد
ترا ای سرو گلشن می شناسد
ترا ای پرچم سبز رهایی
شکوه دوش میهن می شناسد

زمین پیوند و پرداز تو دارد
زمان آهنک و آواز تو دارد
دل هر صخره ای شاهین مغرور
نشان بال و پرواز تو دارد

شکستی ظلمت شام زمان را
"هزاره" بودن و "جرم" گران را
پر از حماسه های تلخ "شیرین"
سرودی درد و داغ "ارزگان" را

چو شمع از آتش تقدیر گفتی
ز صبح روشن تغییر گفتی
غیور و ناصبور و بیگ و باتور
ز ذوب ظلمت زنجیر گفتی

6/12/1403
محمد عزیزی