Titre Mag

Titre Mag Online Magazine which covers the latest local and international developments in art and culture.
ن?

Titre Mag is an Online Magazine which covers the latest developments in Canadian art انand culture, such as visual art, theatre, music and cinema. Working coast to coast, with an eye on the growing international engagement of Canada’s art, the professional critics and journalists provide accessible and in-depth reportages for more than 500,000 Farsi speakers in Canada, alongside the community at l

arge. Titre Mag aims to celebrate and embrace human values and equality trough the medium of art, opens another visual communication window to , focuses on a dialogue of equals across the cultures, and continues the conversation currently engaged in the light of cultural diversity that makes up the Canadian demographic. In clear, well-crafted language that is as comprehensible to the novice as it is to the expert, the magazine offers a lively, provocative, and visually stimulating package that informs as well as entertains with finest work as it is released, news as it breaks, timely features and sharp commentaries by leading professionals.

به گزارش مجله تیتر ساکنان یک خانه در شهر ریچموند هیل, یک روز صبح که از خواب بیدار شدند با تریلر بزرگ دوچرخی مواجه شدند ک...
13/10/2025

به گزارش مجله تیتر ساکنان یک خانه در شهر ریچموند هیل, یک روز صبح که از خواب بیدار شدند با تریلر بزرگ دوچرخی مواجه شدند که در چمن جلوی آنها پارک شده بود و مجهز به یک صفحه نمایش دیجیتالی بزرگ بود که پیام هایی را برای رانندگان در حال گذر نشان می داد. اینکه این تریلر چگونه به آنجا رسیده بود و چه کسی درخواست آن را داده بود، تا روزها به صورت معما باقی ماند.
لیلا اوحدی در گفتگویی به تلویزیون سی بی سی میگوید: “من این چیز بزرگ غول پیکر را دیدم و نمی دانستم چیست.” او گفت که این تریلر یک شب ظاهر می شود – بدون هیچ توضیحی و هشداری. فکر کردم که آنها نمی توانند آن را اینجا بگذارند بدون اینکه به ما بگویند. در ابتدا فکر کردم این یک شوخی است.”

علامت الکترونیکی روی تریلر در جلوی خانه او در خیابان Driscoll پارک شده که حدود یک سوم چمن آنها را گرفته است. این علامت الکترونیکی سرعت رانندگانی که در حال گذر هستند نشان می دهد و حد مجاز سرعت را به آن ها یادآوری می کند. پدر وی بیژن اوحدی گفت که آنها ابتدا سعی کردند با شهرداری ریچموند هیل و سپس پلیس تماس بگیرند – اما هرکدام او را به دیگری ارجاع دادند.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #ریچموندهیل

در که باز می شود رنگ و نقش است که چشم ها را پر می کند. کارگاه نقاشی جمع و جوری است پر از تابلوهای کوچک و بزرگ. پرتره های...
12/10/2025

در که باز می شود رنگ و نقش است که چشم ها را پر می کند. کارگاه نقاشی جمع و جوری است پر از تابلوهای کوچک و بزرگ. پرتره هایی از چهره هایی آشنا بر دیوارها نشسته، از رضا براهنی گرفته تا لوون هفتان . و خود نگاره ی بزرگی ازنقاش بر دیوار رو به رو با اناری در دست؛ مردی که هجده سال پیش جلای وطن کرد و به کانادا آمد. اهل تهران است وتنها پیشه اش نقاشی است. این جا کار گاه وآموزشگاه اوست. صمیمی ومهربان به استقبال ما می آید. به آپارتمان بزرگ دیگری می رویم در همان طبقه، آتلیه ای بزرگ با تابلوهایی که بر زمین نشسته اند تا در دوم جولای 2015 بر دیوارهای گالری آرت چوک تورنتو بروند. مصاحبه را با او در میان تابلوهایی که می توان دقایقی طولانی به هر کدام خیره شد و داستانی از میان نقش و رنگ های شان کشف کرد انجام می دهم. هجده سال زمان کمی نیست اما نه برای این که محمود معراجی بدون بغض و افسوس به این جا بگوید خانه. می پرسم چه شد که به سراغ نقاشی رفتید؟ مکثی می کند و می گوید در واقع دنیای نقاشی به سراغ من آمد. واین سر آغاز گفت و گوی ما می شود.
داستان این عشق به نقاشی از کجا شروع شد و چه شد که به دنیای نقاشی آمدید؟

من نیامدم به دنیای نقاشی، در واقع دنیای نقاشی آمد پیش من و شاید من نقاش بوده ام. من از کودکی چیز هایی را که می دیدم به شکلی تصویر می کردم. نه این که حتما بکشم، بلکه با آنها به شکل تصویری داستان می گفتم که حالا می فهمم نقاشی بوده. البته همه کما بیش این را دارند اما برای من خیلی مشخص بود. حتا با رطوبت دیوار داستان می ساختم. با نقش های روی پرده و گل های قالی بازی می کردم و داستان می ساختم. بعد ها دیدم که می توانم آن ها را اجرا کنم.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت
#تورنتو #نقاش #کلاسیک

همه برای تمرین آمده اند، هرکسی گوشه ای کاری می کند، پوریا متن را نگاه می کند، سیاوش دور اتاق راه می رود، محمد ساندویج می...
12/10/2025

همه برای تمرین آمده اند، هرکسی گوشه ای کاری می کند، پوریا متن را نگاه می کند، سیاوش دور اتاق راه می رود، محمد ساندویج می خورد و علی دارد با پریا چانه میزند که اگر اینترنت دانشگاه را برایش وصل کند، چقدر به او می دهد؟ اما آیدا تنها روی صندلی نشسته، کاغذی در دست دارد و منتظر است که همه بیایند و تمرین را شروع کنند. ساعت از 6:30 گذشته اما هنوز از دستیار کارگردان خبری نیست. بابک هم هنوز نیامده و همه منتظرند تا اسلحه را بیاورد. محسن گوشه سالن تمرین، روی زمین ولو شده و مشغول پیدا کردن صدای شلیک برای اسلحه است. بالاخره تمرین بدون حضور بابک و مهرک آغاز می شود.

کنار آیدا می نشینم. این اولین باری است که می خواهم با او راجع به یکی از نمایش هایی که کارگردانی کرده، صحبت کنم. همیشه او را کنار محمد یعقوبی دیده ام. همراه هم. آیدا نکات ریز و درشتی را به بازیگران یادآوری می کند و سپس از محسن می خواهد که موسیقی صحنه ورود را پخش کند. با پخش موسیقی بچه ها روی صحنه می آیند. در تمام مدت آیدا آرام نشسته و با دقت تک تک حرکات بچه ها را زیرنظر دارد و مراقب است کسی دیالوگی را جا نیندازد. گه گاه خودکارش را برمی دارد و چیزهایی می نویسد. آخرین روزهای تمرین است. کار خوب از آب درآمده، آنقدر خوب، که می شود بدون لحظه ای تردید، پیشنهاد دیدنش را به دوست و آشنا داد. ساعت نه شب است. دور اول تمرین تمام شده و قرار است چند دقیقه ای نفسی تازه کنند و بعد دوباره بعضی صحنه ها را اجرا کنند. سراغ آیدا می روم تا باهم گپی بزنیم:

نمایش «مرد بالشی» را در پیش از این هم در ایران اجرا کرده بودید، علت انتخاب آن برای اجرا در کانادا چه بود؟

«مرد بالشی» یکی از نمایشنامه هایی است که من خیلی آن را دوست دارم، ضمن اینکه علاقه خاصی هم به «مارتین مک دونا» دارم. در ایران که بودیم من خیلی دلم می خواست این نمایش را کار کنم، اما در نهایت من و محمد یعقوبی تصمیم گرفتیم آن را باهم کارگردانی کنیم و در سال ۱۳۹۱ کار در «ایرانشهر» به روی صحنه رفت. استقبال از نمایش آن‌قدر خوب بود که ما بعد از «ایرانشهر» در «ارسباران» هم به اجرا ادامه دادیم.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #ایرانشهر

زمستان و دریا و هوای ابری و آسمانی که بی اندازه به زمین نزدیک است. اینها عناصر کلیدی درامی هستند که برای بیان داستانی به...
09/10/2025

زمستان و دریا و هوای ابری و آسمانی که بی اندازه به زمین نزدیک است. اینها عناصر کلیدی درامی هستند که برای بیان داستانی به نهایت پیچیده از روح متلاطم انسان طراحی شده است. از ابتدا تا انتهای فیلم هرگز تابش آفتاب، به فضای یخ زده فیلم گرمایی نمی بخشد. انگار که می خواهد این بغض را تا ابد با خود داشته باشیم. شخصیت ها سرگشته و نامطمئن با حوادث برخورد می کنند. قهرمانی وجود ندارد و همه در تردید سر می کنند. شخصیت اصلی داستان لی چندلر با “بازی کیسی افلک” کارگری ساده و شکست خورده است که آرزوهایش را زیر بار زندگی روزمره دفن کرده است. ازدواج ناموفقی داشته که حال روحی اش را دگرگون کرده و از وی آدمی مردد و گوشه گیر ساخته است. در حالی که زندگی خود را در شهری دور از زادگاهش به کارگری می گذراند، خبر مرگ غافلگیرکننده برادر بزرگش را دریافت می کند. او اکنون باید به زادگاهش برگردد تا سرپرستی “پاتریک” پسر نوجوان برادرش را به عهده بگیرد و ناگهان نقش پدر را بازی کند.
خب این یک شروع عالی برای درامی گفتگو محور است. از نظر داستان گویی شما فقط دو محل دور از هم لازم دارید و یک سفر تا در جریان گفتگوها موقعیت را تثبیت و بین شخصیت های اصلی داستان تضاد و کشمکش ایجاد کنید. خیلی ساده است، مگر نه؟

این دقیقا همان جایی است که منچستر کنار دریا غافلگیرمان می کند. لونرگان از شروع قدرتمند داستانش برای بیان یکی از پیچیده ترین موضوعات انسانی استفاده می کند. سرپرستی یا به عبارت دیگر پدر بودن، به زعم یونگ، یکی از چهارصورت مثالی ازلی و ابدی است که همواره در داستان ها مورد استفاده قرار گرفته است. تمرین پدری کردن توسط لی چندلر بقیه بار قصه را به دوش می کشد. او که پیش از ترک شهرش با پاتریک رابطه نزدیکی داشته اکنون باید در نقشی متفاوت خود را به او ثابت کند و جایگاهی تازه بیابد. در مقابل پاتریک همزمان با درک مفهوم مرگ پدرش باید با موقعیت تازه عمویش کنار بیاید. این رویارویی از انکار وضعیت تازه آغاز می شود. هر دو طرف سعی می کنند از پذیرفتن نقش تازه شان فرار کنند. وقتی ناکام می شوند رو به تقابل می آورند و در نهایت هنگامی که نتایج فاجعه بار تقابل را با پوست و استخوان خود لمس می کنند، به تفاهم می رسند.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت

خانه، محلی امن برای انسان است؛ جایی برای کسب آرامش و دور شدن از دغدغه‌های زندگی. خانه‌های ایرانی در جغرافیاهای مختلف با ...
06/10/2025

خانه، محلی امن برای انسان است؛ جایی برای کسب آرامش و دور شدن از دغدغه‌های زندگی. خانه‌های ایرانی در جغرافیاهای مختلف با شیوه‌ای خاص و هنرمندانه بنا شده اند؛ اما خانه‌های ساخته شده در بخش مرکزی و کویری ایران یک ویژگی منحصر به فرد دارند: سادگی بیرون، شکوه درون!

بادگیر خانه آقازاده به عنوان نمادی از بادگیر ایرانی در پشت اسکناس های 2000 تومانی به چاپ رسیده است.
یکی از این خانه‌های زیبا، خانه‌ی آقازاده است که در ابرکوه یزد قرار دارد. خانه آقازاده و بادگیر آن مربوط به دوره‌ی قاجار است و در ابرکوه، محله دروازه و در میدان ابرقو واقع شده است. این مکان متعلق به سید حسین ابرقویی یکی از ثروتمندان ابرکوه بوده که ۸۲۰ مترمربع مساحت دارد. خانه آقازاده، بنایی دو طبقه است که مانند سایر خانه‌هایی که در بخش‌های کویری ایران ساخته می شوند، از مصالح بومی مثل خشت و آجر بهره گرفته است. همچنین برای تزییناتِ خانه، درها و پنجره‌ها از چوب و برای گچ‌بری‌ها از ملات گچ استفاده شده است.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #ابرکوه

مجله تیتر گزارش می دهد: نقاشی علیرضا شجاعیان بر روی یک پیکان قدیمی ایرانی، آرمان‌های خاورمیانه را در مورد معنای مرد بودن...
05/10/2025

مجله تیتر گزارش می دهد: نقاشی علیرضا شجاعیان بر روی یک پیکان قدیمی ایرانی، آرمان‌های خاورمیانه را در مورد معنای مرد بودن به چالش می‌کشد. اثری جدید از شجاعیان هنرمند ایرانی به بررسی خطری که مردان و زنان در رژیم های سرکوبگر در کشورهای خود با آن روبرو هستند، می پردازد. هنرمند علیرضا شجاعیان برای خلق جدیدترین اثر خود در ستایش مردان خاورمیانه، به جای مداد رنگی و کاغذ از یک اسپری رنگ و یک ماشین قدیمی استفاده کرده است.

اما این هر ماشینی نبود. پیکان 1974 بود. پیکان به عنوان تنها خودروی ساخت داخل ایران از سال 1967 تا زمانی که در سال 2005 تولید آن متوقف شد، اهمیتی نوستالژیک برای ایرانیان دارد. شجاعیان، هنرمندی در تبعید که اکنون در فرانسه زندگی می‌کند، می‌دانست که این خودرو توجه مخاطبان خارج از کشورش را به خود جلب می‌کند.

این مرد 33 ساله در یک تماس ویدیویی از خانه خود در پاریس توضیح داد: “این نماد مردانگی است، مردانگی سمی.” داشتن توقع مردانگی که با این ماشین همراه است و سپس استفاده از آن برای روایت داستان افراد LGTBQ در ایران… این برای برخی افراد تکان دهنده است.
این خودرو که سال گذشته در شهر تورنتو و در زیر یک چادر پشت یک گالری خیابان جرارد شرقی به نمایش گذاشته شده بود, متعلق به یک سازمان غیرانتفاعی به نام PaykanArtCar است. این گروه قصد دارد سالانه این وسیله نقلیه را به هنرمندانی که آثارشان به موضوعات حقوق بشر در ایران مرتبط است، ارائه دهد.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #نقاشی

مجله تیتر: یکی از جوانب فرهنگی و اجتماعی بسیار مهم در تاریخ ایران، فراهم آمدن یک مکان گرم و دلپذیر برای افراد مختلف بوده...
05/10/2025

مجله تیتر: یکی از جوانب فرهنگی و اجتماعی بسیار مهم در تاریخ ایران، فراهم آمدن یک مکان گرم و دلپذیر برای افراد مختلف بوده است، و این مکان‌ها چایخانه‌ها بوده‌اند. از زمان‌های قدیم، چایخانه‌ها به عنوان محلی برای گذراندن اوقات آزاد و گفت‌وگوهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

ریشه‌های تاریخی:

در دوران باستان ایران، چای مصرفی رایج نبود و به جای آن، مردم از نوشیدنی‌های مختلفی مانند شربت‌ها و دمنوش‌ها استفاده می‌کردند. با ورود چای به ایران از طریق راه تجارت، فرهنگ نوشیدن چای در چایخانه‌ها به عنوان یک عادت روزمره جا افتاد.

دوران صفویه:

در دوران صفویه، چایخانه‌ها به عنوان مکان‌هایی برای تجمع و گفت‌وگوهای فرهنگی شناخته می‌شدند. شاعران، نقاشان، و حتی محققان در این مکان‌ها به هم می‌پیوستند و نظرات خود را در مورد ادبیات، هنر، و علوم ارائه می‌دادند. این دوره چشمان روشن دارد که چایخانه‌ها به عنوان مراکز فرهنگی مهمی در جامعه ایرانی ایجاد شده بودند.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت
#تاریخ #صفویه #فرهنگ

او یکی از نادرترین فیلمسازان و نویسندگان آمریکاست که 50 فیلم کارگردانی کرده، 73 فیلمنامه نوشته (50 تا را خودش کارگردان ب...
04/10/2025

او یکی از نادرترین فیلمسازان و نویسندگان آمریکاست که 50 فیلم کارگردانی کرده، 73 فیلمنامه نوشته (50 تا را خودش کارگردان بوده)، در 45 تا فیلم بازی کرده (در 34 تا از فیلم های خودش بوده)، 4 اسکار دارد (3 تا برای فیلمنامه و یکی هم برای کارگردانی) یکی از اسکارها را هم از دست اصغر فرهادی کشیده بیرون (نامرد!). کاندید بازیگری هم بوده، 134 جایزه دیگر از جمله «نخل طلایی کن» و «شیر زرین ونیز» هم دارد. بیش از 170 بار جایزه نبرده، بیش از 100 تا داستان هم نوشته که چاپ شده اند. خب این آدم با استعداد نیست؟

آها، یادم رفت که بگویم قدش در بهترین حالت 160 سانتیمتر است. خب این آدم کوچولو نیست؟

«وودی آلن» یک مجموعه کامل فوبیا (بیماری روانی ترس از چیزی) دارد: از عنکبوت، حشرات، نور خورشید، سگ، ارتفاع، فضای بسته، جمعیت، میکروب، سرطان و مرگ می ترسد.

3 بار ازدواج کرده(سومین ازدواجش با دخترخوانده خودش بوده و دو تا هم بچه دارند) با 2 تا هنرپیشه هم سالها زندگی کرده (دایان کیتون و میا فارو). خوب این آدم عجیب نیست؟
متولد 1935 بروکلین، از نسل دوم خانواده یهودی مهاجر از روسیه. فامیلی خیلی سختی دارد که عوضش کرده به «آلن». از 15 سالگی وارد «شو بیزینس» شده، اوایل برای دیگران کمدی می نوشته که روی سن اجرا کنند، اما از اینکه کمدی هاش خوب اجرا نمی شده، ناراحت می شود و آستین بالا می زند و خودش وارد گود می شود. به موفقیت و شهرت میرسد. اولین فیلمنامه ا را در سن سالگی می نویسد و وارد «فیلم بیزنس» می شود.

در فیلم What’s New Pussycat برای خودش هم نقشی در نظر می گیرد، می نویسد و بازی می کند. سال بعد شروع می کند به کارگردانی و بازی در فیلم. در سن 34 سالگی فیلم «پول رو بردار و فرار کن -take the money &run» را می سازد که فیلم موفقی می شود و نظر منتقدین و تماشاگران را همزمان جلب می کند. از آن زمان تا به حال کارگرداتی می کند، بازی می کند ولی برای دیگران دیگر کمتر می نویسد.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت

استان انتاریو در طول شیوع COVID-19 میان داوطلبان و سازمان های اجتماعی حمایت از سالمندان و افرادی که دچار ناتوانی جسمی هس...
04/10/2025

استان انتاریو در طول شیوع COVID-19 میان داوطلبان و سازمان های اجتماعی حمایت از سالمندان و افرادی که دچار ناتوانی جسمی هستند، ارتباط برقرار می کند.

مجله تیتر گزارش میدهد: دولت انتاریو با SPARK Ontario همکاری می کند تا به افراد سالخورده و آسیب پذیر کمک کند تا هنگام قرنطینه در حین شیوع COVID-19 سلامت باقی بمانند.Ontario SPARK اولین مرکز داوطلبانه دو زبانه در استان است که برای هدایت داوطلبان به جایی که بیشتر به آن ها نیاز است، طراحی شده است. نیازهای هر جامعه متفاوت است، اما گروه هایی در سرتاسر استان به دنبال داوطلبانی هستند که در غذارسانی یا تحویل دارو همکاری کنند، ماموریت های خود را انجام دهند یا از طریق تلفن یا ایمیل جویای احوال سالمندان و افراد آسیب پذیر در زمان قرنطینه، شوند.

ریموند چو، وزیر امور سالمندان گفت: “در این زمان دشوار، بیش از همیشه باید همکاری کنیم تا از آسیب پذیرترین افراد جامعه خود حمایت کنیم. ما با همکاری Ontario SPARK و با حمایت وزارت میراث فرهنگی، ورزشی، گردشگری و صنایع فرهنگی، از نیروهای داوطلب برای کمک به نیازمندان به ویژه افراد سالمند و معلولان استفاده می کنیم.”

توضیحات بیشتر درباره SPARK Ontario

SPARK Ontario یک پلتفرم آنلاین است که در جریان شیوع COVID-19 میان افراد داوطلب و سازمان هایی که زیرساخت های کمک به دیگران را در اختیار دارند، ارتباط برقرار می کند.
از سازمان های غیر انتفاعی که علاقه مند به اجرای برنامه هایی حمایتی در پاسخ به شیوع COVID-19 هستند (یا از پیش چنین برنامه هایی داشته اند) دعوت می شود که از سایت www.sparkontario.ca بازدید کنند و فرصت های داوطلبانه را در آن جا آگهی کنند تا داوطلبان بالقوه بتوانند سریعا شروع به کار کنند.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #سالمندان #انتاریو

قرارمان جمع شدن در یک کافه بار ایرانی است، قرار است کنارهم بنشینیم و با اضطراب، تعداد گل‌هایی را که راهی دروازه ایران می...
03/10/2025

قرارمان جمع شدن در یک کافه بار ایرانی است، قرار است کنارهم بنشینیم و با اضطراب، تعداد گل‌هایی را که راهی دروازه ایران می‌شود، بشماریم. بسیاری از بچه‌ها در صفحه‌ای که برای اعلام برنامه در فیس بوک راه افتاده، نوشته‌اند: برای تماشای باخت ایران نمی‌ارزد که مرخصی بگیریم، حالا چون بازی روز شنبه است می‌آییم که کنارهم باشیم وگرنه بازی که ….. همه این حرفها از همان روز قرعه کشی شروع شد، از همان روزی که نام آرژانتین کنار نام ایران قرار گرفت و رویارویی مسی و هاشم بیک‌زاده سوژه شد.
ده دقیقه بیشتر به شروع بازی نمانده، که به محل مورد قرار می‌رسیم. جای پارکی باقی نمانده. کافه از ایرانی‌ها پر شده، کلمات فارسی و شعار ایول ایوله تیم ما یله، فضا را پرکرده نه جای پارک ماشین پیدا می‌شود و نه جای نشستن روبه روی تلویزیون‌ها. یکی از دانشجویان ایرانی سریع با یک اسپرت بار آمریکایی هماهنگ می‌کند و در عرض ده دقیقه همه می‌رسیم به آنجا. یکی با پرچم شیر و خورشید، یکی با پرچم الله، یکی با هدبند سبز و سفید و قرمز و دیگری با لباس تیم ملی و… همه مضطرب و پریشان چشم دوخته‌اند به تلویزیون‌ و تا توپ نزدیک دروازه ایران می‌شود ذکر وای وای و آی آی می‌گیرند. تصویر مضطرب کی روش با آن کت رسمی و پیراهن یقه باز روی صفحه تلویزیون نقش می‌بندند. اضطراب موج می‌زند در چشم‌های مربی. انگار 15 دقیقه اول بازی او هم مثل ما پاهایش می‌لرزد. یکی از بچه ها به صفحه تلویزیون چشم می‌دوزد و می‌گوید: بچه‌ها 20 دقیقه گذشته و ما هنوز از آرژانتین گل نخوردیم. یک‌باره صدای ایران ایران کافه را پر می‌کند. انگار کی‌روش هم آرام می‌گیرد، کتش را از تن بیرون میآورد ، لبخند می‌زند و آرام کنار زمین می‌ایستد.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #ایران #فوتبال

به بهانه‌ی جایزه‌ی نمایشنامه‌ی اقتباسی در دهمین دوره‌ی آثار برگزیده‌ی ادبیات نمایشی، به سراغ معرفی کتاب «به گزارش زنان ت...
03/10/2025

به بهانه‌ی جایزه‌ی نمایشنامه‌ی اقتباسی در دهمین دوره‌ی آثار برگزیده‌ی ادبیات نمایشی، به سراغ معرفی کتاب «به گزارش زنان تروا» نوشته‌ی مشترک نغمه‌ی ثمینی و محمدرضایی راد رفته‌ایم. رضایی راد که سال گذشته قرار بود این نمایش را در سالن اصلی تئاترشهر به اجرا برود؛ پس از ممنوع‌الکار اعلام شدن نغمه‌ی ثمینی، و شرط برداشتن اسم او از روی نمایش، از اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر انصراف داد.

امسال نیز پس از دریافت این جایزه بخشی از آن را به روی صحنه خواند و آن را به دختران سرزمین‌مان تقدیم کرد. به گزارش زنان تروا در اصل اقتباسی است از هکاب و زنان تروا نوشته‌ی اوریپید. اما نویسندگان خود اذعان داشته‌اند که در نگارش این متن نیم نگاهی نیز به آثار کهن‌تر نوشته شده از این قصه؛ یعنی زنان تروای سنکا و سارتر نیز داشته‌اند.

نغمه‌ ثمینی و محمدرضایی پیش از این نمایشنامه‌ی اقتباسی‌ای به نام دوشس ملفی را با یکدیگر کار کرده بودند که تجربه‌ی اجرای موفق آن، آنها را بر ان داشت که این بار به سمت متن کمتر شناخته‌ شده‌ی دیگری همچون زنان تروای اوریپید بروند. رضایی راد پس از سال‌ها تدریس و پژوهش در زمینه‌ی‌ تراژدی، خود را موظف می‌دانست که این بار در اقتباس به سراغ یک اثر تراژدی برود. کاری که به هیچ عنوان ساده به نظر نمی‌رسد. در این نمایشنامه هکاب و زنان تروای اوریپید دو متن کمتر اجرا شده در جهان با هم درآمیخته‌اند تا اثری کامل‌تر و معاصرتر ارائه دهند. در به گزارش زنان تروا، خط اصلی قصه حفظ شده است اما تردیدها و دغدغه‌های معاصر نویسندگان نیز در هرکجای قصه که می‌توانسته راه پیدا کند، بدان راه پیدا کرده است. نویسندگان در این اثر سعی کرده‌اند که تنفسی تنش‌مند و معاصرتی برسازنده‌ی سیاست متن داشته باشند و مسائل روزگار خود را در آن بجویند.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت #تياتر

– گفتگو با روزبه اسفندارمز، موزیسین و مدیر شرکت موسیقی پامارو در کشور هلند در باب کار در دوران کرونا و همکاری با پروژه ر...
30/09/2025

– گفتگو با روزبه اسفندارمز، موزیسین و مدیر شرکت موسیقی پامارو در کشور هلند در باب کار در دوران کرونا و همکاری با پروژه راه رفتن روی تیغ.

پروژه «قدم زدن روی تیغ» توسط آژانس عکس NVP از همان روزهای اول شیوع کرونا در جهان با مدیریت پویان طباطبائی کلید خورد و در میان راه توانست حمایت مالی و رسانه ای بنیاد پولیتزر را بدست بیاورد. آهنگسازی و تولید موسیقی مالتی مدیای قدم زدن روی تیغ به عهده روزبه اسفندارمز است که درباره چگونگی تولید این قطعه با او گپ و گفت کوتاهی زدیم که در ادامه می خوانید:

اسفندارمز گفت: من پیش از این همکاری با آقای طباطبائی که مدیر پروژه هستند در یک پروژه مالتی مدیای دیگری کار کرده بودم و وقتی که ایشان به من گفتند که می خواهند پروژه « قدم زدن روی تیغ» را انجام بدهند خوشحال شدم و پذیرفتم. نکته ای که خیلی برای من جالب بود این بود که عکسها در عین اشتراکاتی که با هم داشتند و همگی براساس یک محور یعنی کارگران روزمزد تهیه شده بودند ولی با یکدیگر متفاوت هم بودند و همین، کار را جذاب کرده بود. مثلا کار کردن یکسری از آدم ها در این پروژه نشان داده می شد که یکسری ش خیلی سخت و غیرمعمول بود و یکسری ش کارهای معمولی بود که ما از کنارشان به سادگی رد می شویم.
او ادامه داد: همان ابتدا که عکسها و ویدئوهای کار را دیدم سه مجموعه خیلی نظرمن را جلب کرد؛ یکی مجموعه ای که از خانم هایی که در یک کارخانه زغال کار می کردند عکاسی شده بود، یکی دیگر عکاسی از یک مرکز توانبخشی و معلولان و مجموعه دیگر هم عکسی که از مردی گرفته شده که در کنار جاده روی یک گاردریل با ماسک نشسته و ماشین با سرعت از کنارش رد می شود. در واقع این سه مجموعه برای من خیلی پررنگ شدند و نظر من را جلب کردند تا براساس همین ها من موسیقی مالتی مدیا را بسازم و تم اصلی کار را برای این سه مجموعه نوشتم؛ به بیان دیگر حس و حالی که این سه مجموعه به من داد محور اصلی نوشتن موسیقی کار شد. بعد از ساخت اولیه قطعه که خودم از آن راضی بودم شروع کردم به ارتباط دادن بین ویدئوهای مختلف. نویسندگی، تنظیم و آهنگسازی صفر تا صد کار با خودم بوده سازها به صورت دیجیتالی پخش شده است.


#تورنتو #کانادا #خبر #مهاجرت
#موسیقی

Address


Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Titre Mag posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Titre Mag:

  • Want your business to be the top-listed Media Company?

Share