Azim molki

Azim molki سیاست بدون پرده
تحلیل دقیق رویدادها، نقد رهبران و روایت پشت‌پرده قدرت.
برای کسانی که می‌خواهند بفهمند، نه پیروی کنند.

فقط یک جمله می‌توانم به افتخار همکاری مارشال دل‌ها بنوسم خیلی دوستت دارم مارشالبا آزادی مزاری ثانی ما تا چند نسل دیگر قل...
14/12/2025

فقط یک جمله می‌توانم به افتخار همکاری مارشال دل‌ها بنوسم
خیلی دوستت دارم مارشال
با آزادی مزاری ثانی ما تا چند نسل دیگر قلب ما را تسخیر کردی.

12/12/2025

قوما مگر حیف نیست این چنین مرد در این دنیا تنها بماند

داوود ناجی، رئیس کمیتهٔ سیاسی جبههٔ آزادی افغانستان، در مناظرهٔ آمو تأکید کرده است که اگر افغانستان به خانهٔ همهٔ اقوام ...
12/12/2025

داوود ناجی، رئیس کمیتهٔ سیاسی جبههٔ آزادی افغانستان، در مناظرهٔ آمو تأکید کرده است که اگر افغانستان به خانهٔ همهٔ اقوام تبدیل نشود، خانهٔ هیچ‌کس نخواهد بود. او گفته یک بلوچ یا یک سیک باید احساس کند که می‌تواند براساس تلاش و توانایی خود روزی رئیس‌جمهور یا قاضی‌القضات شود، اما در جامعهٔ کنونی یک قانون نانوشته وجود دارد که این احساس را از بسیاری شهروندان می‌گیرد.

در پی این سخنان، شماری از کاربران شبکهٔ اجتماعی ایکس نوشته‌اند که باید تصمیمی قاطعانه گرفته شود؛ اگر قبیلهٔ «افغان» بر حقوق برابر و برادری تن ندهد، افغانستان ناگزیر به تجزیه می‌شود؛ تأکیدی که آن‌ها ریشهٔ بسیاری از جنگ‌های گذشته و آینده را نیز در همین نابرابری می‌دانند.

این بحث‌ها در حالی اوج گرفته که کارزار «من افغان نیستم» در روزهای اخیر گسترش یافته و بسیاری از کاربران هویت خود را «افغانستانی» عنوان کرده‌اند.

صادقانه بگویم: من از چنین موضع‌گیری‌های شفاف، بی‌هراس و حقیقت‌محور خوشم می‌آید. سیاست‌مدار واقعی کسی است که بی‌تعارف از برابری و عدالت سخن بگوید؛ مرد باید صادق، نترس و کمال‌گرا باشد — نه گرفتار شبهه و مصلحت‌سنجی‌های پایان‌ناپذیر.

وقتی در قوم ما مرد نیست هنوز یار مرد است!طی یک دسیسه‌ی آشکار، غیورمرد هزاره، عباس ابراهیم‌زاده بیش از دو ماه است که در ا...
12/12/2025

وقتی در قوم ما مرد نیست هنوز یار مرد است!
طی یک دسیسه‌ی آشکار، غیورمرد هزاره، عباس ابراهیم‌زاده بیش از دو ماه است که در اوزبکستان زندانی شده و خبرها نشان می‌دهد که احتمال دارد او را به طالبان تحویل دهند؛ اقدامی که می‌تواند پیامدهای خطرناک و جبران‌ناپذیری برای مردم ما داشته باشد.

امروز، در روزگاری که پس از بابه مزاری تنها چند جلوغ به‌نام «رهبر» باقی مانده‌اند—کسانی که یا در فکر دسیسه‌اند یا مشغول نان و منفعت شخصی خویش—مسئولیت دفاع از مردم بیش از همیشه بر دوش شخصیت‌های بااصالت و آزموده قرار دارد.

به همین دلیل، ما از مارشال عبدالرشید دوستم—یارِ وفادار بابه مزاری و چهره‌ای تأثیرگذار در منطقه—تقاضا داریم که وارد عمل شود و نگذارد با این معامله، یک دشمنی تاریخی میان دو خط امو بیاندازد.

امروز زمان سکوت نیست؛ زمان اقدامِ مدبرانه برای نجات یک انسان بی‌گناه و جلوگیری از شعله‌ور شدن یک بحران قومی است.

ما هزاره‌ها باید بیش از هر زمان دیگر انسجام، همبستگی و هوشیاری سیاسی خود را حفظ کنیم.نباید بگذاریم مکاران، معامله‌گران و...
11/12/2025

ما هزاره‌ها باید بیش از هر زمان دیگر انسجام، همبستگی و هوشیاری سیاسی خود را حفظ کنیم.
نباید بگذاریم مکاران، معامله‌گران و تیکه‌داران سیاسی، شخصیت‌هایی چون عباس دالر در صفحات شمال، ارباب غوریانی در زون غرب، جعفر مهدوی در کابل و اسدالله سعادتی در زون مرکزی را قربانی معاملات پنهان و پشت‌پرده بسازند.

این چهره‌ها، با تمام ضعف‌ها و قوت‌ها، در میدان عمل آب‌دیده شده‌اند و رفتار و نگرش‌شان بیشتر از هر جریان دیگری به خط فکری شهید مزاری نزدیک است.
تجربه‌های تلخ تاریخ—از معامله رهبران ما در اسلام‌آباد گرفته تا به شهادت رساندن فرمانده دل‌ها در بامیان، تا فاجعه شمال و فروپاشی سنگرهای بامیان به وساطت شورای نظار—باید برای ما درس عبرت باشد.

امروز وظیفه وجدانی، اخلاقی و تاریخی همه هزاره‌ها این است که از عباس دالر به‌عنوان سنگر آهنین شمال حمایت و در برابر دسیسه‌ها و بازی‌های سیاسی از او دفاع کنند؛ تا بار دیگر چهره‌های تأثیرگذار جامعه ما قربانی توافقات پنهانی و معامله‌گری نشوند.

ببر شمال، عباس ابراهیم زاده مشهور به (عباس دالر)، قربانی یک دسیسۀ از قبل طراحی‌شده گردید؛ دسیسه‌ای که بر اساس شواهد و گز...
11/12/2025

ببر شمال، عباس ابراهیم زاده مشهور به (عباس دالر)، قربانی یک دسیسۀ از قبل طراحی‌شده گردید؛ دسیسه‌ای که بر اساس شواهد و گزارش‌های متعدد، توسط کمال نبی‌زاده و با هماهنگی و پروتکل‌های حاجی محقق طرح‌ریزی شده بود تا این چهره‌ی مردمی را برای همیشه از صحنه کنار بزنند. نتیجهٔ این توطئه، انتقال و زندانی‌ساختن او در ازبکستان بود.

اکنون گزارش‌های موثق نشان می‌دهد که همان چهره‌های پشت‌پرده، در تبانی با برخی جریان‌های دیگر، تلاش دارند او را به طالبان تسلیم کنند؛ اقدامی که پیامدهای آن می‌تواند بسیار خطرناک و جبران‌ناپذیر باشد.

برای جلوگیری از این سناریوی نگران‌کننده، باید متحدانه و آگاهانه عمل کنیم. خاموشی امروز، می‌تواند فردا به یک فاجعهٔ انسانی و سیاسی تبدیل شود. دفاع از یک فرد نیست؛ دفاع از عدالت، حیثیت جمعی و جلوگیری از یک معاملهٔ ننگین است.

10/12/2025

واقعا حیف نیست این مدل بچای اته خوشتیپ را به جرم خوش سلیقه بودن در بند باشد؟

مرد خاکستری افغانستان!با آن‌که بخش بزرگی از مردم افغانستان امروز نسبت به ماهیت واقعی حنیف دچار توهم نیستند و او را به‌عن...
10/12/2025

مرد خاکستری افغانستان!
با آن‌که بخش بزرگی از مردم افغانستان امروز نسبت به ماهیت واقعی حنیف دچار توهم نیستند و او را به‌عنوان یک چهرهٔ مرموز، غیرشفاف و بالقوه خطرناک می‌شناسند، اما پرسش اساسی این است:
چرا با وجود این آگاهی نسبی، هنوز جریان‌های سیاسی، مدنی و به‌اصطلاح آزادی‌خواه قادر نیستند خود را از مدار نفوذ و اثرگذاری او خارج کنند؟

پاسخ ساده نیست، اما یک نکته روشن است: خطر حنیف نه در جایگاهی است که آشکارا اشغال کرده، بلکه در نقشی است که پنهانی و چندلایه ایفا می‌کند. او نه یک بازیگر تک‌بعدی است و نه یک چهرهٔ مصرف‌شده؛ بلکه عنصری است با توانایی حرکت میان خطوط، تغییر چهره، و بازی هم‌زمان در چند میدان متضاد. چنین ساختاری بیش از آن‌که به «شخص» شباهت داشته باشد، به یک «پروژه» نزدیک است.

حنیف در ظاهر می‌تواند زبان آزادی، عدالت و مقاومت را تقلید کند، اما در عمل، خروجی فعالیت‌هایش اغلب به بی‌اثر شدن همان مفاهیم منجر می‌شود. جریان‌هایی که به او نزدیک می‌شوند، به‌جای تقویت انسجام، دچار پراکندگی می‌گردند؛ به‌جای شفافیت، در ابهام فرو می‌روند؛ و به‌جای رادیکال شدن آگاهی عمومی، به نزاع‌های فرسایشی و حاشیه‌ای کشیده می‌شوند. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که نقش یک بازیگر چندلایه از یک فعال سیاسی معمولی جدا می‌شود.

سؤال ناراحت‌کننده‌تر اما اینجاست:
آیا این جریان‌ها واقعاً اسیر دام او شده‌اند، یا خود، آگاهانه یا ناآگاهانه، بخشی از همان پروژه‌اند؟

در تجربهٔ تاریخی افغانستان، بارها دیده شده است که پروژه‌های پیچیده نه با زور اسلحه، بلکه با مدیریت امید، هدایت خشم، و مهندسی ناامیدی پیش برده شده‌اند. حنیف و چهره‌های مشابه او دقیقاً در همین مناطق خاکستری فعالیت می‌کنند؛ جایی که مرز میان اپوزیسیون و ابزار، میان مقاومت و انحراف، و میان آگاهی و فریب به‌شدت مبهم می‌شود.

این‌که چرا برخی جریان‌ها با وجود شناخت چهرهٔ واقعی او، حاضر به قطع رابطه نیستند، می‌تواند دو معنا داشته باشد: یا وابستگی‌های عمیق‌تر از آن است که آشکار شود، یا منافع مشترک، ولو موقتی، چنان طراحی شده که خروج از این مدار، هزینه‌ای سنگین‌تر از ماندن دارد. در هر دو حالت، نتیجه یکی است: به حاشیه رفتن صداهای مستقل، فرسایش اعتماد عمومی، و تعویق ساختارمند هرگونه امکان تحول واقعی.

در نهایت، تهدید اصلی برای آیندهٔ افغانستان لزوماً از بیرون نمی‌آید. گاهی خطرناک‌ترین عنصر، چهره‌ای است که در میان خودی‌ها حرکت می‌کند، با ادبیات مردم سخن می‌گوید، اما مسیر را به‌نفع پروژه‌هایی تغییر می‌دهد که با آزادی، ثبات و کرامت انسانی سرِ سازگاری ندارند.
شناخت کافی نیست؛ مسأله این است که آیا شجاعت خروج از مدار نفوذ هم وجود دارد، یا نه؟

روایت من از سال‌های بی‌عدالتی (۲۰۱۳–۲۰۱۸)من در سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ کارمند دولت بودم؛ سال‌هایی که نه با کار، بلکه با دسا...
09/12/2025

روایت من از سال‌های بی‌عدالتی (۲۰۱۳–۲۰۱۸)

من در سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ کارمند دولت بودم؛ سال‌هایی که نه با کار، بلکه با دسایس، دوسیه‌سازی و زندان تعریف می‌شد.
جرم من این بود که ماجراجو بودم و به مذاق بسیاری از «مقام‌های به‌ظاهر مسئول، اما در باطن خون‌آشام» خوش نمی‌خوردم.

در پاییز ۲۰۱۳، با یک دسیسه‌ی آشکار زندانی شدم. بعدها با حکم مستقیم معاون رئیس‌جمهور رها شدم، اما دوسیه نه مختومه شد و نه به عدالت سپرده شد؛ فقط «خوابانده شد».
و این بدترین نوع بی‌عدالتی بود:
نه مجرم شناخته شدم، نه بی‌گناه.

هر قدر تلاش کردم تا دوسیه به مسیر قانونی بیفتد، ناکام ماندم؛ تا اینکه یکی از دوستانم گفت با خانم فرخنده زهرا نادری صحبت شده و ایشان حاضر است حرف مرا بشنود.

روزی همراه یکی از دوستان وکیل پارلمان، به دفتر او رفتم. پس از شنیدن جریان، صریح از من پرسید:

«چه می‌خواهی؟
عاملین دسیسه به عدالت کشیده شوند؟
یا دوسیه برای همیشه بخوابد؟
یا خودت راهی را که فکر می‌کنی عدالت است، پیش ببری؟»

پاسخم روشن بود:
من فقط دایر شدن محکمه‌ی اختصاصی و جریان قانونی دوسیه را می‌خواستم.

همان‌جا با لوی‌سارنوال تماس گرفته شد. بعد از حدود یک ساعت، پاسخ آمد:
دوسیه با یک حکم از دوران برگشت داده شده و بازگشایی آن نیازمند حکم ریاست‌جمهوری است.
بعدها این حکم نیز گرفته شد و برای مدتی ارتباط‌ها در سطح خوبی ادامه داشت.

من محتاج بودم؛ اما وقتی پیشنهاد رفتن به بغلان در یک بست مشخص داده شد، آن را خوش‌خدمتی و مزدوری سیاسی تلقی کردم و نپذیرفتم. ترجیح دادم به ولایت دیگری بروم.

اما در زمستان ۲۰۱۸، تماس‌هایی آغاز شد؛ درخواست‌هایی آشکارا خلاف قانون.
از همان‌جا تنش شکل گرفت.
چند روز بعد، احساس خطر آن‌قدر جدی شد که مجبور به ترک کشور شدم؛
مدتی بیرون، بازگشت دوباره، و تکرار همان چرخه…
تا روزی که کل نظام فروپاشید.

در تمام این سال‌ها، حمایت و رهنمایی هم‌صنفان و رفیقانی که شبکه‌ای نانوشته از اعتماد ساخته بودند، جانم را حفظ کرد.

امروز…

امروز، وقتی دردهای امرالله نیک‌پی را می‌خوانم و می‌بینم چگونه بی‌عدالتیِ سیستماتیک بر او روا داشته شده،
این درد را نه با ذهن، بلکه تا عمق جانم حس می‌کنم.

این روایت‌ها شنیده‌های دور یا شعار نیست؛
این همان ظلمی است که خودم سال‌ها با گوشت و پوست تجربه کرده‌ام.

در چنین ساختاری، انسان‌هایی مثل امرالله نیک‌پی نه به‌خاطر جرم، بلکه به‌خاطر ایستادن، نترسیدن و تمکین نکردن قربانی می‌شوند.
او برای من فقط یک فرد نیست؛
نماد انسانی است که زیر بار زور «ارباب‌سالاری» نرفت و هزینه‌اش را پرداخت.

از این‌رو، دفاع و حمایت از امرالله نیک‌پی یک واکنش احساسی یا سلیقه‌ای نیست؛
این یک مسئولیت اخلاقی و انسانی است.

اگر امروز سکوت کنیم، فردا نوبت دیگران است؛
و تاریخ، یک‌بار دیگر، با چهره‌ای آشنا تکرار خوهد شد.

آرزوی هر انسان آزاده، به‌ویژه زنان افغانستان، رسیدن به جایگاهی چون سیما سمر است؛ جایگاهی که نماد استقلال، شجاعت و حضور ت...
09/12/2025

آرزوی هر انسان آزاده، به‌ویژه زنان افغانستان، رسیدن به جایگاهی چون سیما سمر است؛ جایگاهی که نماد استقلال، شجاعت و حضور تأثیرگذار زنان بود. اما این به‌معنای پذیرش بی‌چون‌وچرای خط فکری و دیدگاه‌های سیاسی او نیست.

یادی کنم از بچه فلم مذهبی!مولوی تره‌خیل، یک کوچیدهٔ گوچی بود که با ابزار و حمایت خاندان نادرِ غدار به کابل آورده شد. در ...
08/12/2025

یادی کنم از بچه فلم مذهبی!

مولوی تره‌خیل، یک کوچیدهٔ گوچی بود که با ابزار و حمایت خاندان نادرِ غدار به کابل آورده شد. در این روند، بخش بزرگی از دارایی‌ها و ملکیت‌های عامهٔ مردم اصیل کابل—به‌ویژه در مناطق دی خدایداد و صافی—غصب و چور گردید و بعدها همان اراضی به نام «تره‌خیل» نام‌گذاری شد.

افزون بر این، او از جمله افراد و حمایت کنندگان از دزدی و غصب کمپنی اونکس، پارک‌های صنعتی و سایر دارایی‌های عامه بوده و نامش در روایت‌های گستردهٔ مردمی با هزاران مورد قتل، خشونت و سرکوب گره خورده است؛ کارنامه‌ای سنگین که تا امروز نه شفاف‌سازی شده و نه پاسخ‌گویی صورت گرفته است.

اتهام‌هایی که اخیراً تحت عنوان «افشاگری» منتشر شده، بازتاب دیدگاه شخصی جعفر عطایی است، نه یک گزارش مستند و بی‌طرفانه.موض...
08/12/2025

اتهام‌هایی که اخیراً تحت عنوان «افشاگری» منتشر شده، بازتاب دیدگاه شخصی جعفر عطایی است، نه یک گزارش مستند و بی‌طرفانه.

موضوع اصلی این نوشته، داکتر حمیرا رضایی است؛ کسی که برای مدتی طولانی مسئول شورای هزاره‌های بریتانیا بود و بدون استعفای رسمی از این نهاد کنار رفت. در مورد دورهٔ مسئولیت او، ادعاهایی دربارهٔ دریافت ده‌ها هزار پوند بودجه به نام مهاجرین هزاره مطرح شده که تا امروز، پاسخ‌گویی شفاف و عمومی در مورد آن صورت نگرفته است.

داکتر حمیرا رضایی، در واکنش به این پرسش‌ها، صرفاً گفته است که «از خود هزاره‌ها پول نگرفته‌ام که به هزاره حساب پس بدهم»؛ در حالی‌که اصل پرسش این است: بودجه‌ای که به نام مهاجر هزاره گرفته شده، دقیقاً چگونه و کجا مصرف شده است؟

در اکتوبر ۲۰۲۴، داکتر حمیرا رضایی توسط خانم شکردخت جعفری به‌عنوان رئیس نهاد Education Bridge for Afghanistan (EBA) استخدام شده و یکی از امینان این نهاد خیریه ثبت‌شده در بریتانیا است. این در حالی‌ست که خانم جعفری در جریان ادعاهای مطرح‌شده قرار داده شده بود اما پاسخ داده است که اگر مشکلی می‌بود، داکتر حمیرا رضایی حتماً خود اطلاع می‌داد.

هم‌زمان، گزارش‌هایی از دریافت صدها هزار پوند بودجه توسط EBA منتشر شده، از جمله ادعای دریافت کمک مالی قابل توجه از نهادهای بین‌المللی برای آموزش دختران افغانستان. روشن است که هر پوندی که به نام آموزش دختران افغانستان گرفته می‌شود، حق مسلم دختران افغانستان است و باید با شفافیت کامل حساب‌دهی شود.

در عین حال، باید تأکید شود که این بحث‌ها نباید ابزار تسویه‌حساب شخصی قرار گیرد. جعفر عطایی پیش‌تر از داکتر حمیرا رضایی درخواست کرده بود تا در یک سفر رسمی به استرالیا – برای مراسم تقدیر از کارنامهٔ داکتر سیما ثمر – با آنان همراه شود. این درخواست به‌دلیل نداشتن نقش و دستاورد مؤثر اجتماعی رد شد. پس از این رد، لحن و رفتار جعفر عطایی به حمله، اتهام‌زنی و شخصیت‌کشی تغییر کرد.

اگر نگرانی واقعی وجود دارد، راهش شفافیت مالی، حسابرسی مستقل و پاسخ‌گویی رسمی است، نه تخریب شخصیت‌ها در فضای مجازی از سر عقده و خشم .

Address

Kabul

Telephone

+966563675873

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Azim molki posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Azim molki:

Share