
28/07/2025
روحتان شاد اطفال نازنین وطنم
بخت بد و خیانت خانواده؛ روایت دردناک زندگی زن ۲۸ ساله افغان که همراه با سه کودک اش در تهران به قتل رسیدند.
🔹این روایت بر اساس تحقیق خبرنگار عصر۱ از اعضای خانواده و دوستان نزدیک ذکیه، تهیه شده است.
زندگی تلخ و دردناک او از آنجا شروع میشود که به جبر به نکاح مرد ۶۰ سال در آورده می شود. ذکیه ۲۸ ساله، ساکن اصلی شهر تالقان مرکز ولایت تخار است. او دختری در سن ۱۸ الی ۱۹ سالگی به نکاح مرد ۶۰ ساله به عنوان زن دوم در آورده میشود.
در حقیقت او با جبر و فشار خانواده، بدون رضایت خودش، در برابر پول هنگفت فروخته میشود. بخت بد ذکیه از اینجا شروع می شود و در نهایت با پایان تلخ میانجامد.
شوهرش عادل شاه، اکنون ۷۰ سال سن دارد، در نظام جمهوریت نظامی بوده است. زندگی ذکیه به دلیل اختلاف زیاد سن و خشونت های مکرر خانوادگی همیشه پر کشمکش و جنجالی بوده است.
پس از سقوط نظام جمهوریت، عادل شاه اورا به تهران می برد و با گذشت چند سال، اختلافات میان ذکیه و شوهرش بیشتر و بیشتر شده و در نهایت به طلاق و جدایی میانجامد. عادل شاه، مهریه اش می پردازد و پس از مدتی به افغانستان می رود و ذکیه با کودکان اش در خانه اش در منطقهی مرتضیگرد تهران میمانند.
نصرالله، نامزاد ذکیه که در محله آنها زندگی می کرده، از وضعیت ذکیه و داستان زندگی او آگاهی داشته، از فرصت استفاده کرده و فوراً به خانه اقارب او خواستگاری می فرستد. ظاهراً برای ازدواج اما هدف «پول و طلای» ذکیه بوده است.
در نهایت این زن که از اول بخت بدی با مرد ۷۰ ساله داشته به فکر آغاز یک زندگی نو می شود و به نصرالله پاسخ مثبت می دهد. به این نگاه که او جوان است و شاید خوشبخت شود. اما نمیدانست که این انتخاب تازهاش، سرآغاز کابوسی دیگر خواهد بود.
آنها در نهایت نامزاد می شوند و این نامزادی حدود دو ماه طول میکشد. او در طی دو ماه بارها مورد خشونت فزیکی ازسوی نصرالله قرار می گیرد. ذکیه ازاین نامزدای نا امید شده و به دوستان و اقارب خود می گوید: «امید داشتم شاید زندگیم خوب شود اما این هم ازدواج نکرده لت و کوب و رفتار های خشن می کند.» با آنکه عادل شاه شوهر قبلی اش تماس گرفته توصیه می کند: «اگر می خواهی ازدواج کنی با یک فرد دیگری ازدواج کن این پسر که زندگی را خراب می کند». بلاخره ذکیه در روز های اخیر مرگ اش تصیم می گیرد از نصرالله جدا شود اما نصرالله با او برخورد فزیکی کرده و تهدید به مرگ می کند.
اما ذکیه در نهایت تصمیم میگیرد به افغانستان برود. او وسایل خانه اش را از طریق باربری به افغانستان می فرستد، بی خبر آن نصرالله در «کمین» است. نصرالله، پنج روز پیش از کشف اجساد، شبانه وارد خانه ذکیه شده، نخست کودکان او هریک سارا ۱۰ ساله، میلاد ۸ ساله و ساحل ۶ را مسموم کرده خفه میکند و سپس ذکیه را با ۱۸ ضرب چاقو در جای خواب اش به قتل می رساند. او پس از انجام قتل، خانه را از داخل می قفل میکند و از پنجره پاین شده، از بیرون خانه نیز قفل میکند تا وانمود کند که کسی در خانه نیست. او پولها و طلای ذکیه را گرفته فرار می کند.
به گفته خانواده ذکیه در این قتل خواهر و خانم برادر نصرالله نیز شریک هستند. آنها در هنگام انجام قتل همراه با نصر الله در خانه ذکیه بوده اند.
چهار روز پس از قتل، بوی اجساد باعث شکایت همسایهها شد و بستگان با ورود به خانه با پیکرهای قربانیان روبهرو شدند. خانواده قربانیان خواهان رسیدگی جدی از سوی نهادهای عدلی ایراناند و بررسیهای طب عدلی و تحقیقات پولیس تهران ادامه دارد.
ذکیه که با هزار امید به آینده نگاه میکرد، گرفتار خشونتی تازه شد که سرانجام، به قتل فجیع او و کودکان بیگناهش انجامید. او نماد هزاران زنیست که در افغانستان به جبر و فشار مجبور به ازدواج می شوند و هیچگاه فرصت انتخاب را نمی یابند.
✍️نویسنده خبر: اجمل فرهمند