Oral Magazine فارسی

ایجاد نظام غیر متمرکز و دموکراتیک ومردم سالار ، با رعایت اصول واساسات آن می تواند نقطه پایان بحران های جاری در افغانستان باشد.
انحصار گرایی ،قبیله گرایی ،نفی وعدم پذیرش دیگران در تضاد آشکار با مبانی واصول نظام مردم سالار می باشد. ودر مقابل مدارا وتساهل وتسامح و باور به تکثرگرایی مبتنی بر ارزشهای انسانی _ملی وموازین حقوق بشر ، حفظ کرامت انسانی ،واحترام متقابل از موازین جامعه دموکراتیک می باشد.
باب

مذاکره وگفتگو براساس تفاهم ، همدیگر پذیری وشیوه های اقناعی ،مستندات وشواهد عینی وبدور از ذهنیت گرایی وابهام واتهام در چهار چوب آزادی بیان ،تلاشهای محوری واساسی به سوی دموکراتیزه شدن کشور می باشد.
خوشبختانه در عصر ارتباطات وانفجار معلومات ،دسترسی به اطلاعات سهل والوصول شده است. وجود تعداد زیادی از منابع خبری ، وسایل ارتباط جمعی و فضاهای مجازی فرصت مناسبی برای درک ، تفاهم،گفتگو وآشنایی با عقاید ، اندیشه ها وباور های دیگران را فراهم کرده است. حتی کسانی که نسل های متمادی وجود داشته اند وحضور انها بر زندگی ما تاثیر گذاشته ولی ما آنها وخدمات آنها را ندیده گرفته ایم.اقلیت های محروم از تصمیم گیری مثل گروههای قومی ، مذهبی ، زنان ، کودکان ، اقشار آسیب پذیر، معلولین و... از این دسته می باشند.
نشریه اورال و سایت اینترنتی آن نیز بابی گشوده است به سوی گفتگو وتفاهم وآشنایی با افکار و واقعیات زندگی شهروندان کشور. اورال تلاش می کند تا با انعکاس اندیشه ها ، نگرانی ها ،مشکلات عینی زندگی اجتماعی ، ودغدغه های فکری هموطنان ، باب مذاکره ،مفاهمه ، و هم پذیری را فراهم نماید. اورال با به کار گیری حد اکثر تلاش خود وبا استفاده از شیوه های مستند وتهیه گزارش های عینی و واقعی از مشکلات عمده شهروندان در حوزه عمومی وپرهیز از حوزه خصوصی در انعکاس انها تلاش خواهدکرد.
ما براین باوریم ؛ ایجادتفاهم ملی ،درک فهم خواسته ها ومطالبات دیگران واجماع نظر وپایبندی و باورمندی به آن به عنوان مبنای عمل جمعی الزامی است. و بدون تردید قانون اساسی کشور ما به عنوان یک عهد ومیثاق ملی در این خصوص راه گشا خواهد بود.
اورال بر این باور است که هرگونه تبعیض ونابرابری ، فقر وبیکاری ، نادیده گرفتن حقوق شهروندی ، انحصار گرایی در ساختارسیاسی واقتصادی و فاصله طبقاتی ، پروسه تفاهم ، وحدت وهمدلی را با چالش بزرگ روبرو می سازد.
بنابراین اورال به عنوان یک رسانه مستقل و مردمی تلاش می ورزد تا صدای راستین وبازتاب دهنده مشکلات و واقعیات عینی جامعه خود بوده ودر راه رسیدن به یک وحدت ملی و صلح وثبات پایدار در سایه ی عدالت اجتماعی تلاش نماید.
با ما باشید و مارا دنبال کنید ونظرات خود را با ما شریک سازید تا همه با هم برای تقویت یک نظام مردم سالار نقش آفرین باشیم.
اداره نشریه اورال

اطلاعیه مجله اورالدر مورد آماده‌چاپ‌شدن کتاب: «راهی به‌سوی نجات؛ فلسفه‌ی درک، همبستگی و احترام به تفاوت»مجله اورال با اف...
05/04/2025

اطلاعیه مجله اورال

در مورد آماده‌چاپ‌شدن کتاب: «راهی به‌سوی نجات؛ فلسفه‌ی درک، همبستگی و احترام به تفاوت»

مجله اورال با افتخار اعلام می‌دارد که پروژه‌ای فکری-تحلیلی و یکی از پرمایه‌ترین آثار معاصر در حوزه‌ی فلسفه‌ی اجتماعی و همبستگی میان‌فرهنگی، با عنوان «راهی به‌سوی نجات؛ فلسفه‌ی درک، همبستگی و احترام به تفاوت»، پس از سال‌ها پژوهش، نگارش و ویرایش نهایی، اکنون آماده‌ی چاپ شده است. این کتاب به قلم حاجی عنایت‌الله علیزاده، نویسنده، پژوهشگر و فعال اندیشه‌ورز جامعه‌ی هزاره، نگاشته شده و در مرحله‌ی پایانی صفحه‌آرایی و نشر قرار دارد.

در جهانی که تنش‌های فکری، ایدئولوژیک و سیاسی بیش از پیش جوامع انسانی را از درون می‌فرساید، این کتاب تلاشی عمیق برای بازخوانی مفاهیمی چون تفاوت، درک، اتحاد و همزیستی از منظر فلسفه‌ی اجتماعی معاصر است؛ آن‌هم در بستر تاریخی و فرهنگی جامعه‌ی هزاره. نویسنده با تکیه بر تجربه‌های زیسته، حافظه‌ی جمعی، و آگاهی فلسفی و اجتماعی، موفق شده است میان دغدغه‌های تاریخی و بحران‌های امروزی جامعه‌ی افغانستان پیوندی نظری و راهبردی برقرار کند.

کتاب در ده فصل اصلی، به بررسی موضوعاتی چون:
• مبانی نظری تفاوت و همبستگی
• تجربه تاریخی جامعه‌ی هزاره
• شناخت دشمن و مسیر نجات
• منشور همزیستی
• تحلیل ریشه‌های خیانت داخلی
• بازسازی اجتماعی-ایدئولوژیک جامعه‌ی هزاره
• و نهایتاً ارائه‌ی مانیفست نهایی نجات و بقا

متن کامل اطلاعیه را اینجا بخوانید:

در مورد آماده‌چاپ‌شدن کتاب: «راهی به‌سوی نجات؛ فلسفه‌ی درک، همبستگی و احترام به تفاوت»

عید فطر مبارک!در عیدی که بسیاری از خانواده‌ها با فقر، بیکاری، بی‌سرپرستی، مهاجرت اجباری و محدودیت‌های اجتماعی دست‌و‌پنجه...
29/03/2025

عید فطر مبارک!

در عیدی که بسیاری از خانواده‌ها با فقر، بیکاری، بی‌سرپرستی، مهاجرت اجباری و محدودیت‌های اجتماعی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، مجله اورال آرزومند است:
سال پیش‌ رو، آغازی باشد برای صلح عادلانه، رفاه پایدار، آموزش برای همه، و زندگی آبرومند برای هر شهروند، فارغ از جنسیت، قومیت و باور.

با امید به فردایی بهتر برای افغانستان
مجله فرهنگی-اجتماعی اورال – کابل

متن کامل پیام را در وبسایت ما بخوانید:

از سوی مجله فرهنگی-اجتماعی اورال – کابل

29/03/2025

نگاهی تحلیلی به زمینه‌های فاجعه افشار و ناکامی فرصت تاریخی عدالت در افغانستان

سی‌ویک سال پیش، در یکی از شب‌های سرد زمستانی، فرماندهان شورای نظار و اتحاد اسلامی، نیروهایی را از مناطق شمالی، چاریکار و جبهه‌های متعدد گردآورده و در حاشیه محله افشار مستقر ساختند. آن شب، ساکنان افشار بی‌خبر از نقشه‌ای سهمگین، به خوابی آرام رفتند؛ خوابی که بامدادش با فاجعه‌ای انسانی، به نام “افشار”، بیدار شد.

پس از سقوط حکومت دکتر نجیب‌الله، ساختار قدرت در افغانستان به‌گونه‌ای موزاییکی و غیرمتمرکز میان جناح‌های جهادی تقسیم گردید. در این میان، حزب وحدت اسلامی به رهبری شهید عبدالعلی مزاری بخش بزرگی از غرب کابل را در کنترل داشت، اما از همان ابتدا، از مشارکت مؤثر در ساختار رسمی قدرت کنار گذاشته شد. تصمیم‌گیری‌های کلیدی در پشاور انجام شد، بی‌آن‌که نماینده‌گان واقعی مردم هزاره یا حزب وحدت در آن سهمی داشته باشند.

با وجود توافق جبل‌السراج میان احمدشاه مسعود، جنرال دوستم و حزب وحدت، زمینه برای یک همکاری واقعی فراهم نشد. متأسفانه، به‌جای همگرایی ملی، حذف سیستماتیک هزاره ها و سپس اوزبیک ها از ساختار قدرت آغاز گردید. سهم‌خواهی قومی و انحصارطلبی سیاسی، جایگزین وفاق ملی شد. در این شرایط، حملات راکتی و موضع‌گیری‌های نظامی میان احزاب شدت گرفت و کابل به میدان رقابت‌های مرگبار تبدیل شد.

حمله به افشار و تحمیل فاجعه ای با آن ابعاد بی سابقه نه صرفاً یک عملیات نظامی، بلکه تجسمی از یک شکست سیاسی و اخلاقی در دوران پساجهاد، توسط حاکمیت مجاهدین بود؛ شکستی که با حذف هزاره‌ها و سپس اوزبیک‌ها از معادلات حکومت مجاهدین، عمیق‌تر شد و زخم‌های اعتماد ملی را ژرف‌تر ساخت. غرب کابل، قربانی سنگین‌ترین آسیب‌های این درگیری‌ها شد؛ منطقه‌ای که ویرانی و تخریب کامل آن، حتی سال‌ها بعد، مسئولان وقت را نیز به تأمل و پشیمانی واداشت.

در سال‌های بعد، حتی پس از سقوط طالبان، همان رویکرد انحصاری در ساختار قدرت تکرار شد. سهم‌خواهی‌های شخصی و قومی، بار دیگر مانع شکل‌گیری یک دولت فراگیر و عدالت‌محور گردید. این تجربه تاریخی، درس بزرگی برای امروز و فردای افغانستان است: اعتماد ملی، تنها در سایه‌ی شفافیت، پذیرش برابر حقوق شهروندی و دوری از انحصار قدرت، شکل می‌گیرد.

بدین‌سان، هرگونه تلاش برای ایجاد عدالت در افغانستان نیازمند طرحی ریشه‌ای، همه‌شمول و غیرقابل مصادره است؛ طرحی که اتکا بر یک جریان یا شخصیت خاص نداشته باشد، بلکه از عقلانیت جمعی و خواست همگانی نیرو بگیرد. در غیر آن، تکرار اشتباهات گذشته، هزینه‌هایی جبران‌ناپذیر برای ملت افغانستان در پی خواهد داشت؛ اشتباهاتی که نه زمان آن را پاک می‌کند، و نه تاریخ آن را خواهد بخشید.

29/03/2025

مقاومت غرب کابل: «دفاع مشروع» در برابر جنگ‌های تحمیلی و حذف هزاره‌ها

عبدالعظیم برهانی

هم‌زمان با آغاز سی‌امین سال‌گرد شهادت رهبر شهید و یارانش، و تجلیل باشکوه از این مناسبت در کشورهای مختلف، برخی از گاردهای فرهنگی شورای نظار با هماهنگی تعدادی از هم‌پیمانان پیشین آقای مسعود و پیش‌قراولان این شورا، تلاش‌های خزنده‌ای را برای مشروعیت‌زدایی از مقاومت عدالت‌خواهانه‌ی غرب کابل و مشروعیت‌بخشی به تجاوزهای وحشیانه‌ی آن گروه آغاز کرده‌اند؛ تا شاید به گمان خود، شهید مزاری (ره) را مقصر جلوه داده و محکوم سازند!

به مناسبت هفتم حمل، روز دفن پیکر مطهر رهبر شهید، برخی حقایق را یادآوری می‌کنم. تفصیل بیشتر در «ششمین ویژه‌نامه‌ی خورشید عدالت» آمده است که به‌زودی از طریق کانال تلگرامی‌ام نیز منتشر خواهد شد.

از نیمه‌ی دوم سال ۱۳۷۰، با شدت‌ گرفتن برخوردهای قومی از سوی حکومت دکتر نجیب در شمال، تحولات سیاسی و نظامی در افغانستان شتاب گرفت. رهبر شهید، استاد مزاری، که در مسیر ایران به افغانستان با کمین دشمن روبه‌رو شده و برای مدتی سرنوشت نامعلومی داشت، پس از چند ماه تلاش به بامیان رسید. با حضور او در بامیان و ایجاد ارتباط میان جنرال‌های شمال و حزب وحدت، تحولات سمت‌وسوی تازه‌ای یافت. در نتیجه‌ی هماهنگی میان حزب وحدت و جنبش ملی اسلامی به رهبری جنرال دوستم، در روزهای ۲۴ تا ۲۶ حوت ۱۳۷۰، شهر مزار شریف فتح شد. به دلیل بی‌اعتمادی جنرال‌ها به جمعیت اسلامی، این حزب نتوانست نقش مؤثری در آن پیروزی ایفا کند. آقای مسعود بعدها گفت که برای جبران این کاستی، تلاش کرد در پروان کاری انجام دهد. او با هماهنگی پرچمی‌های تاجیک، در ۲۳ حمل ۱۳۷۱ جبل‌السراج و در ۲۴ حمل، چاریکار را فتح کرد.

پیش از فتح مزار شریف، حزب وحدت هیئتی عالی‌رتبه به رهبری استاد اکبری و مرحوم زاهدی به پنجشیر فرستاد تا با آقای مسعود، در مورد ساختار حکومت آینده و تفاهم با تاجیک‌ها به‌عنوان یکی از ملیت‌های محروم گفت‌وگو کند. اما طبق اظهارات قاضی مستضعف، از اعضای جمعیت اسلامی، این هیئت در اواخر ماه حوت در بازارک پنجشیر با آقای مسعود دیدار کرد. قاضی مستضعف می‌گوید، پس از پایان دیدار، مسعود با لحنی تحقیرآمیز به او گفت:

«قاضی صاحب! قتی ای هزاره‌ها چه کنیم؟ خوب، پهلوان یحیی، به صفت نماینده مه، قتی قوم قوم خود جور بیایه.» (اسدالله ولوالجی، خروج جنرال دوستم و سقوط دکتر نجیب‌الله، ص ۲۴۷)

در این گفته، مسعود تلاش داشت طرح‌های ملی و آینده‌نگرانه‌ی حزب وحدت را به موضوعی درون‌قومی تقلیل دهد و آن را به منازعات داخلی قوم هزاره نسبت دهد.

با فتح جبل‌السراج، زمینه برای گفتگو میان رهبران احزاب شمال فراهم شد. حزب وحدت و جنبش ملی، هیئت مشترکی را به جبل‌السراج فرستادند تا درباره‌ی ساختار سیاسی آینده و آزادی کابل گفت‌وگو کنند. در نتیجه، «شورای عالی جهاد» تشکیل شد و توافقاتی درباره‌ی نحوه‌ی آزادی کابل و نظام آینده صورت گرفت؛ اما آقای مسعود، تنها ریاست این شورا را برای خود اعلام کرد و سایر توافقات را انکار نمود. او سپس با همکاری جنرال‌های پرچمی هم‌قوم، مانند بابه‌جان، با استفاده از هلیکوپترهای دولتی وارد کابل شد و مسیر را بر نیروهای دیگر احزاب، از جمله حزب وحدت، بست.

در واکنش، رهبر شهید بلافاصله مرحوم زاهدی را از بامیان به کابل فرستاد تا با همکاری نیروهای هزارگی درون حکومت، توطئه‌های مسعود را خنثی کرده و بخش‌های وسیعی از کابل را در اختیار بگیرند.

در ۷ و ۸ ثور، کابل آزاد شد و مجاهدین وارد شهر شدند. احزاب شمال بار دیگر هیئتی ۵۰ نفره شامل انجینر نسیم مهدی، استاد محقق، فضل‌احمد طغیان، جنرال سید حسام و دیگران را نزد مسعود فرستادند تا درباره‌ی ادامه‌ی توافق‌نامه‌ی جبل‌السراج گفت‌وگو کنند؛ اما مسعود، موجودیت چنین شورایی را منکر شد و ادامه‌ی بحث در این‌باره را بی‌فایده خواند. او ترجیح داد همه چیز را از طریق رهبران احزاب در پاکستان پی‌گیری کند.

جنرال دوستم موضوع را با رهبر شهید در میان گذاشت و از او خواست به مزارشریف بیاید. شهید مزاری در ۱۹ ثور ۱۳۷۱ وارد مزارشریف شد و با جنرال‌های شمال، از جمله دوستم و سید منصور نادری، دیدار کرد. انجینر نسیم مهدی نیز گزارشی از دیدار خود با مسعود ارائه داد. شهید مزاری بر تحکیم روابط میان حزب وحدت و جنبش تأکید کرد. پس از اقامت دو روزه در مزار، او با وجود درخواست برخی مقام‌های شمال برای ماندن، به کابل بازگشت و گفت: «براساس مصوبه‌ی شورای مرکزی، باید به کابل بروم.» (اسدالله ولوالجی، آغاز و تداوم اختلافات دوستم و مسعود در شمال، ص ۲–۳)

شهید مزاری در ۲۱ ثور ۱۳۷۱ با استقبال گسترده‌ی مردم وارد کابل شد و وارد گفت‌وگو با نیروهای سیاسی مختلف گردید. حزب وحدت با دولت مجاهدین به رهبری آقای مجددی به تفاهم رسید، اما با به‌قدرت رسیدن آقای ربانی، این تفاهم نیز نادیده گرفته شد. آقای مسعود ابتدا اتحاد اسلامی را علیه حزب وحدت وارد جنگ کرد، و پس از چند شکست متوالی این گروه، خود نیروهای شورای نظار را از طریق وزارت دفاع به جنگ کشاند.

در این مجال، امکان بررسی همه‌ی جنگ‌ها نیست. تنها به نخستین جرقه‌ی جنگ، که بعدتر به شعله‌ای فراگیر بدل شد، اشاره می‌شود:

«جنگ اول هزاره‌ها با اتحاد اسلامی سیاف در روز دوشنبه، ۱۰ جوزای ۱۳۷۱ آغاز شد. ابتدا چهار تن از اعضای رهبری حزب وحدت در منطقه‌ی سیلوی کابل ترور شدند؛ کریمی، سید اسماعیل حسینی، چمن علی ابوذر و وثیق که سه تن نخست از اعضای شورای مرکزی حزب بودند. شورای نظار به حزب وحدت اطلاع داد که افراد سیاف آن‌ها را ترور کرده‌اند.»
(نبی عظیمی، اردو و سیاست، ص ۶۰۹)

آقای مجددی، که در زمان آغاز جنگ‌های اتحاد با حزب وحدت، رییس دولت بود، در سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با طلوع‌نیوز چنین گفت:

«در زمان من حزب وحدت هیچ جنگی نداشت… اما احمدشاه مسعود می‌خواست دولت در کابل نباشد. او به اساس فیصله‌ی شورای احزاب، باید در ولایات باقی می‌ماند تا امنیت را تأمین کند، اما آمد و کابل را اشغال کرد… اولتر از همه، جنگ را سیاف شروع کرد. مردم هزاره، که از آزار و اذیت سیاف به تنگ آمده بودند، ایستاد شدند و از خود دفاع کردند. بعد مسعود هم داخل شد. بلی، جنگ از همین‌جا شروع شد.»

در چنین وضعیتی، رهبر شهید مزاری با مردم و یاران خود تصمیم گرفت به‌جای تسلیم‌پذیری یا مهاجرت دوباره، در خانه و کاشانه‌ی خویش باقی بمانند و از حقوق مردم خود دفاع کنند. او در سخنرانی‌ها و اعلامیه‌های رسمی‌اش بارها تأکید کرد که:

«مردم ما نه آغازگر جنگ‌اند، نه به جنگ علاقه دارند. مردم ما قربانی‌اند، اما اگر جنگ بر آن‌ها تحمیل شود، حق دفاع مشروع را دارند. ما مجبور نیستیم با توطئه‌ها نابود شویم. ما از خود و مردم خود دفاع می‌کنیم.»

این در حالی‌ست که شورای نظار و احمدشاه مسعود نه‌تنها به جنگ علیه حزب وحدت اکتفا نکردند، بلکه تمامی تلاش‌های رهبر شهید برای تفاهم و گفتگو را نیز نادیده گرفتند. به‌عنوان نمونه، پس از شکست سیاف، آقای مسعود یک‌جانبه آتش‌بس اعلام کرد و در پی آن، روز ۲۷ جوزا را «روز نجات کابل» نامید، در حالی که هیچ گفت‌وگوی رسمی با حزب وحدت انجام نداده بود.

در مقابل، حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری شهید مزاری، به‌صورت مستند و رسمی، پیشنهادهای متعدد گفتگو، مذاکره و آتش‌بس را مطرح کرد. اعلامیه‌های رسمی حزب در سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳، که هم‌اکنون نیز در آرشیوها موجود است، شاهدی بر این ادعاست. از جمله:

«ما به تمام گروه‌های درگیر اعلام می‌کنیم که به خاطر حفظ جان و مال مردم، آماده‌ایم در هر مکان و زمانی، بدون قید و شرط، وارد مذاکره برای صلح و آتش‌بس شویم.»
(از اعلامیه حزب وحدت، ۲۲ جوزا ۱۳۷۱)

در برابر این تلاش‌ها، نیروهای شورای نظار با برنامه‌ریزی‌های قبلی، نقشه‌ی حذف فیزیکی و سیاسی حزب وحدت و شخص شهید مزاری را دنبال کردند. آن‌ها از جنگ‌های درون‌شهری گرفته تا محاصره‌ی مناطق مسکونی، قطع آب، برق، غذا و دارو، تا بمباران کورکورانه‌ی غرب کابل، هیچ جنایتی را فروگذار نکردند.

برخلاف تلاش‌های امروز گارد فرهنگی شورای نظار برای تحریف تاریخ و مقصر جلوه‌دادن حزب وحدت، آنچه در اسناد و شواهد رسمی و شهادت بی‌طرفان تاریخی آمده، نشان می‌دهد که جنگ علیه مردم هزاره یک پروژه‌ی حذف بود، نه یک اختلاف داخلی ساده. رهبر شهید، به‌عنوان سمبل مقاومت هویت‌مدار و عدالت‌خواهانه‌ی مردم هزاره، نه آغازگر جنگ بود و نه دنبال‌گر خشونت، بلکه با صبر، درایت و استقامت، از مردم خود در برابر تجاوز و توطئه دفاع کرد.

این دفاع، نه‌تنها مشروع، که یک وظیفه‌ی تاریخی بود.

29/03/2025

نقدی بر سخنان جواد سلطانی درباره امکان زوال مردم هزاره توسط محمد رسول کریمی

مقدمه:
سخنرانی استاد جواد سلطانی در مورد امکان زوال مردم هزاره مورد توجه و استقبال قرار گرفته است. این استقبال نشان می‌دهد که جامعه هزار به دنبال شناخت بهتر وضعیت خود بوده و به تحلیل‌های صاحب‌نظران اهمیت می‌دهد. با این حال، نقد و بررسی علمی و ارزیابی دقیق چنین سخنانی ضروری است، زیرا برخی استدلال‌ها و مفاهیمی که در این بحث مطرح می شوند، نیاز به گفتمان و اصلاح دقیق دارند.

۱. روش‌شناسی تحلیل جواد سلطانی
یکی از نقدهای اصلی بر سخنان سلطانی این است که تحلیل وی از روش‌های معتبر جامعه‌شناختی پیروی نمی‌کند. به‌عنوان یک جامعه‌شناس، او باید تحلیل‌های خود را بر مبنای مفاهیم علمی و روش‌های تحقیقاتی استوار کند. اما در اینجا، واژگانی مانند “زوال اجتماعی”، “فروپاشی اجتماعی” و “انحطاط اجتماعی” به شکلی کلی و نادرست به کار رفته‌اند، بدون اینکه تعریفی علمی و مشخص از آن‌ها ارائه شود.

۲. مفهوم فروپاشی اجتماعی و جایگاه آن در جامعه‌شناسی
فروپاشی اجتماعی زمانی رخ می‌دهد که ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، خانوادگی و حکومتی یک جامعه دچار بحران شدید شوند و نهادهای اجتماعی از کار بیفتند. در تاریخ، این مفهوم بیشتر برای توصیف نابودی تمدن‌ها یا زوال حکومت‌های بزرگ به کار رفته است، نه برای توصیف وضعیت یک گروه قومی یا یک اجتماع خاص. مردم هزاره، علی‌رغم مشکلات و چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو هستند، همچنان دارای نهادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعال هستند. بنابراین، کاربرد مفاهیمی مانند “فروپاشی” یا “زوال” برای آن‌ها نادرست و اغراق‌آمیز است.

۳. رویکرد بدبینانه و تأثیرات آن
یکی دیگر از مشکلات اساسی در سخنان سلطانی، نگاه بیش از حد بدبینانه به وضعیت جامعه هزاره است. او ادعا می‌کند که هزاره‌ها از دیرباز دچار بحران هویت، نبود انسجام اجتماعی و عدم توانایی در حفظ همبستگی بوده‌اند. این نوع تحلیل، نه‌تنها از نظر تاریخی دقیق نیست، بلکه باعث ایجاد ناامیدی و حس ویرانگری در جامعه می‌شود. اگرچه نقد وضعیت موجود لازم است، اما تحلیل‌هایی که فاقد رویکرد سازنده باشند و صرفاً بر نکات منفی تأکید کنند، سودی برای جامعه نخواهند داشت.

در طول دو قرن، تکفیر همچون ابزاری مرگبار، هویت و هستی مردم هزاره را هدف قرار داده؛ از قتل‌عام‌های تاریخی دوره عبدالرحمن ...
27/03/2025

در طول دو قرن، تکفیر همچون ابزاری مرگبار، هویت و هستی مردم هزاره را هدف قرار داده؛ از قتل‌عام‌های تاریخی دوره عبدالرحمن تا حملات گروه‌های افراط‌گرای معاصر. اما خطرناک‌تر از دشمن بیرونی، تکفیر داخلی‌ست که به اختلافات درون‌جامعه‌ای دامن زده و زمینه نفوذ دشمنان را فراهم می‌کند.

تکفیر داخلی، سلاحی است که هزاره‌ها علیه خود به‌کار برده‌اند.

اگر آگاهانه با این پدیده مقابله نکنیم، ریشه‌های وحدت، انسجام و بیداری ما خشک خواهد شد. تنها با پایان‌دادن به تکفیر درونی می‌توانیم در برابر دشمنان بیرونی ایستادگی کنیم.

متن کامل را اینجا بخوانید:

در طول دو قرن گذشته، هزاره‌ها به‌عنوان یکی از قربانیان اصلی سیاست‌های تکفیری شناخته شده‌اند. این بلا نه‌تنها از سوی حکومت‌های مستبد و نیروهای خارجی، بلکه از سوی ....

با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، مجله اورال نیز در راستای ارائه خدمات هرچه بهتر و حرفه‌ای‌تر به مخاطبان گرامی و مردم ع...
27/03/2025

با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، مجله اورال نیز در راستای ارائه خدمات هرچه بهتر و حرفه‌ای‌تر به مخاطبان گرامی و مردم عزیز افغانستان، از ظرفیت‌های نوین بهره‌مند شده است. در همین راستا، این رسانه با حفظ استقلال فکری و محتوایی خود، جهت ویرایش دقیق‌تر، صیقل‌دهی متون، اصلاح اشکالات انشایی و گرامری، و روان‌سازی مطالب، از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده می‌نماید.



لازم به تأکید است که تمامی محتوای منتشرشده، اعم از دیدگاه‌ها، تحلیل‌ها و مقالات، به‌طور کامل از سوی تیم تحریریه مجله اورال تهیه می‌شود. بهره‌گیری از هوش مصنوعی صرفاً در راستای بهبود کیفیت نگارشی و ساختاری متون صورت می‌گیرد و هیچ‌گونه دخالتی در تولید محتوای فکری و تحلیلی ندارد.



با توجه به اهمیت شفافیت و رعایت اصول اخلاقی رسانه‌ای، بر خود لازم دانستیم این موضوع را صادقانه و روشن با مخاطبان عزیز در میان بگذاریم.



با احترام،

اداره مجله اورال

با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی، مجله اورال نیز در راستای ارائه خدمات هرچه بهتر و حرفه‌ای‌تر به مخاطبان گرامی و مردم عزیز افغانستان، از ظرفیت‌های نوین بهره‌مند ...

بخش دوم نقد صمیمانه مجله اورال بر مقاله استاد علی امیری درباره مذهب اسماعیلیهدر ادامه نقد علمی و وحدت‌محور بر مقاله‌ی اس...
27/03/2025

بخش دوم نقد صمیمانه مجله اورال بر مقاله استاد علی امیری درباره مذهب اسماعیلیه

در ادامه نقد علمی و وحدت‌محور بر مقاله‌ی استاد علی امیری، مجله اورال در بخش دوم، به بررسی ضعف‌های علمی، ایدئولوژیک و پیامدهای اجتماعی این متن پرداخته است.

برخی نکات مهم این بخش از نقد:
• کم‌دقتی علمی: تعمیم‌های بدون سند، اصطلاحات مبهم، و فقدان ارجاع به منابع معتبر.
• زاویه‌دید ایدئولوژیک: تمرکز افراطی بر نقد و نادیده‌گرفتن جنبه‌های مثبت اسماعیلیه مانند خدمات اجتماعی و نقش فرهنگی.
• بی‌توجهی به حساسیت موضوع تکفیر: نادیده‌گرفتن قرن‌ها ظلم بر پیروان این مذهب و خطر تشویق گفتمان‌های نفرت‌محور.
• تحلیل ضعیف شخصیت ناصرخسرو: ساده‌سازی یک اندیشمند چندوجهی بدون لحاظ شرایط تاریخی، سیاسی و مذهبی دوران او.

مجله اورال باور دارد که نقد مکتب یا مذهبی، بدون اتکا به انصاف، اخلاق علمی و درک شرایط اجتماعی، نه‌تنها کمکی به روشنگری نمی‌کند، بلکه زمینه‌ساز تفرقه و نفرت‌پراکنی می‌شود؛ چیزی که جامعه هزاره، شیعه و همه مردم ستمدیده افغانستان بیش از هر زمان به آن آسیب‌پذیرند

بررسی علمی، ایدئولوژیک و انسانی مقاله‌ی استاد علی امیری

مجله اورال، در راستای ترویج وحدت، همزیستی و حفظ کرامت پیروان مذاهب، مقاله‌ی استاد علی امیری را که به نقد مذهب اسماعیلیه ...
27/03/2025

مجله اورال، در راستای ترویج وحدت، همزیستی و حفظ کرامت پیروان مذاهب، مقاله‌ی استاد علی امیری را که به نقد مذهب اسماعیلیه پرداخته، به‌صورت علمی و صمیمانه بررسی کرده است. این مقاله به دلایل زیر دارای کاستی‌های جدی است:
1. کلی‌گویی و عدم استناد علمی: بسیاری از ادعاهای متن فاقد ارجاع معتبر، تحلیل دقیق و شواهد مستند است و از اصطلاحات مبهم و تفسیرپذیر استفاده شده است.
2. رویکرد ایدئولوژیک و جانبدارانه: متن با پیش‌فرض‌های منفی و زبانی تحریک‌آمیز به اسماعیلیه پرداخته و از بررسی خدمات اجتماعی و فرهنگی این مذهب چشم‌پوشی کرده است.
3. نادیده‌گرفتن قربانیان خشونت مذهبی: تاریخچه‌ی آزار و تکفیر اسماعیلیان و نقش حساس این موضوع در همبستگی میان شیعیان در متن نادیده گرفته شده، که می‌تواند خطر سوء‌استفاده جریان‌های تکفیری را افزایش دهد.
4. نقد نادرست نقش ناصرخسرو: نویسنده با ساده‌سازی و بی‌توجهی به زمینه تاریخی، نقش ناصرخسرو را به‌درستی تحلیل نکرده و از پیچیدگی‌های فکری و تاریخی او غافل مانده است.

در مجموع، مقاله‌ی مورد نظر نه‌تنها به معیارهای یک نقد علمی پایبند نیست، بلکه در شرایط حساس کنونی می‌تواند به اختلافات فرقه‌ای دامن بزند و آسیب جدی به روحیه وحدت و همبستگی میان پیروان مذاهب وارد کند

نقد صمیمانه و وحدت‌طلبانه مقاله استاد علی امیری در مورد مذهب اسماعیلیه (از نگاه مجله اورال)

آیا تمدن هزاره در مسیر زوال است یا بقا؟در سی‌امین سالگرد شهادت بابه مزاری، بازنگری جدی در وضعیت فکری، اجتماعی و تاریخی م...
27/03/2025

آیا تمدن هزاره در مسیر زوال است یا بقا؟
در سی‌امین سالگرد شهادت بابه مزاری، بازنگری جدی در وضعیت فکری، اجتماعی و تاریخی مردم هزاره ضروری است. ما در معرض تهدیداتی قرار داریم که تنها راه مقابله با آن، همزیستی عالمانه، احترام متقابل و بازسازی اعتماد و همکاری میان جریان‌های فکری مذهبی و سکولار است.
برای خواندن متن کامل کلیک کنید:

در جریان سی‌امین سالگرد شهادت بابه مزاری، که نماد وحدت، عدالت و مقاومت مردم هزاره در برابر ظلم بود، طرح بحثی بنیادین و تکان‌دهنده در مورد امکان زوال یا بقای مردم هز....

22/03/2025

رازق مامون؛ چهره‌ای در خدمت تحریف تاریخ و تقویت پروژه‌های تفرقه‌افکنانه استخباراتی

مجله اورال

در فضای رسانه‌ای امروز، باز هم صدای ناساز تبلیغات نفاق‌افکنانه از گلویی برمی‌خیزد که سابقه‌ای طولانی در تحریف حقیقت و دامن‌زدن به شکاف‌های قومی دارد: رازق مامون. نامی آشنا در میان کسانی که تاریخ را ابزار معامله، دروغ را شیوه کلام، و تفرقه را منبع نان شب خود ساخته‌اند.

رازق مامون؛ چهره‌ای ساخته‌وپرداخته برای نفاق

او نه تحلیل‌گر که تبلیغات‌گر پروژه‌هایی است که هدف آن‌ها نه روشنگری که زهرپاشی در جامعه چندپاره افغانستان است. با سابقه‌ای آشکار در وابستگی‌های استخباراتی، مامون همواره کوشیده است تا نمادها و رهبران اجتماعی مردم هزاره، به‌ویژه استاد عبدالعلی مزاری را نه به‌دلیل اختلاف دیدگاه، بلکه برای نابودی بسترهای وحدت، نشانه برود.

لقمه‌ای از خون و نفاق؛ پروژه‌ای برای تداوم خشونت قومی

مامون، در بیش از سه دهه، هرگز از دروغ‌پردازی، جعل تاریخ و ارائه روایت‌های وارونه فروگذار نکرده است. سیاست او ساده است: تنور اختلافات قومی را گرم نگه‌دار تا سهمت از «پروژه‌های رسانه‌ای» قطع نشود. آنچه امروز در قالب «میزگرد» و «گفت‌وگو» ارائه می‌دهد، در باطن بازتولید همان روایت شرارت‌بار دهه هفتاد خورشیدی است که منجر به فجایعی چون قتل‌عام افشار شد.

اسناد انکارناپذیر و اعترافات تلخ؛ تاریخ را نمی‌توان شست

گزارش عدالت انتقالی سازمان ملل، کتاب «اردو و سیاست» نوشته جنرال نبی عظیمی و اعترافات علنی بسیاری از چهره‌های رده‌اول حکومت مجاهدین – از صدیق چکری گرفته تا برخی فرماندهان حزب اتحاد اسلامی – همگی بر نقش مستقیم شورای نظار، عبدالرسول سیاف و شرکای خائن شیعه در فاجعه افشار صحه گذاشته‌اند. حتی احمدشاه مسعود، پس از سقوط کابل به دست طالبان، اشتباه در قبال استاد مزاری را به‌عنوان یکی از علل اصلی سقوط عنوان کرده بود.

ایران، جمعیت اسلامی و حذف مردم هزاره از ساختار قدرت

افزون بر آن، حمایت یک‌جانبه جمهوری اسلامی ایران از جمعیت اسلامی و همکاری‌های پنهانی با فرماندهان شورای نظار، بار سنگینی بر دوش حقیقت نهاده است؛ حقیقتی که امروز از سوی چهره‌هایی چون مامون نادیده گرفته می‌شود. وی نه‌تنها خیانت آن دوران را نادیده می‌گیرد، بلکه با دعوت چهره‌های استخباراتی و ساختگی در میزگردهای جعلی، سعی دارد بار دیگر همان پروژه‌های گذشته را علیه مردم هزاره فعال کند.

مسؤولیت تاریخی مردم تاجیک و شیعیان عدالت‌طلب

واقعیت این است که رازق مامون نه‌تنها به ضرر مردم هزاره عمل می‌کند، بلکه بیشترین زیان را متوجه مردم تاجیک ساخته است. زیرا در حالی که نسل نو جمعیت اسلامی می‌کوشد گذشته را جبران کند و سهمی سالم در ساختار سیاسی افغانستان ایفا نماید، مامون و امثال او مانع این مسیر آشتی و بازسازی می‌شوند.

همچنان، چهره‌های معدودی از جامعه شیعی که در همدستی با پروژه‌های استخباراتی حضور می‌یابند، باید بدانند که راهی که می‌روند، چیزی جز تکرار سرنوشت خائنانی چون انوری، مصطفی کاظمی، فاضل، اکبری و هادی نخواهد بود؛ کسانی که هرگز نتوانستند لکه ننگ خیانت به مزاری و مردم غرب کابل را از دامان خود بزدایند.

فراخوان برای تحریم کامل پروژه نفاق‌افکنانه مامون

مجله اورال بر این باور است که امروز تحریم کامل رازق مامون، تولیدات رسانه‌ای او و هر نوع مشارکت – حتی لایک و کامنت – در پلتفرم‌های وی، یک وظیفه اخلاقی، سیاسی و تاریخی است. همگان باید بدانند که بی‌تفاوتی در برابر دروغ، مشارکت در ظلم است.

تاریخ را نمی‌توان تحریف کرد، صدای عدالت را نمی‌توان خاموش ساخت، و چهره خیانت، هرچند نقاب بر چهره نهد، در برابر نور حقیقت، بی‌پرده خواهد ماند.

پیام مجله اورال به مناسبت آغاز سال نو ۱۴۰۳ هجری شمسی و جشن باستانی نوروزبنام خداهموطنان عزیز، خواهران و برادران گرامی!نو...
20/03/2025

پیام مجله اورال به مناسبت آغاز سال نو ۱۴۰۳ هجری شمسی و جشن باستانی نوروز

بنام خدا

هموطنان عزیز، خواهران و برادران گرامی!

نوروز، پیام‌آور تجدید حیات طبیعت و آغاز سال نو هجری شمسی را به همه مردم عزیز افغانستان و تمام دوستداران این جشن کهن تبریک و تهنیت می‌گوییم. این روز، سمبل زایش، امید و نوگرایی است و آرزو داریم که سال پیش رو سرشار از صلح، همدلی و عدالت برای همه باشد.

در سال‌های اخیر، مردم ما روزهای دشواری را پشت سر گذاشته‌اند؛ بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی، زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار داده و قلب‌های بی‌شماری را داغدار کرده است. در چنین شرایطی، نوروز تنها یک جشن نیست، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی، همدلی و تقویت پیوندهای انسانی. بیایید امسال را با امید به آینده‌ای بهتر و با تعهد به مهربانی، همدیگرپذیری و تلاش برای ساختن جامعه‌ای عادلانه و آباد آغاز کنیم.

نوروز و بهار امسال، یادآور عزیزانی است که در سال گذشته به دلیل جنگ، ناامنی، فقر و بحران‌های مختلف از میان ما رفتند. یادشان گرامی و روحشان شاد باد. امیدواریم سال ۱۴۰۳ سالی باشد که در آن، مردم افغانستان طعم آرامش و پیشرفت را بچشند، فقر و تبعیض کاهش یابد و درهای امید به روی همگان باز شود.

به همه شما هموطنان عزیز، امنیت، آسایش، سلامتی و کامیابی آرزو داریم.

نوروزتان پیروز، سالتان سرشار از امید و سربلندی!

— مجله اورال

Address

Kabul

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Oral Magazine فارسی posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Oral Magazine فارسی:

Share