Güney Türkistan Cumhuriyeti جمهوری گونی تورکستان

Güney Türkistan Cumhuriyeti جمهوری گونی تورکستان Güney Türkistan Cumhuriyeti
جمهوری گونی تورکستان
Güney Türkistan Cumhuriyeti
جمهوری گونی تورکستان
Güney Türkistan Cumhuriyeti
جمهوری گونی تورکستان

24/01/2025
24/01/2025
سرگذشت انگشتری سرقت شدۀ سلطان حسین میرزابایقراسلطان حسین بایقرا(1438-1506) پسر امیر منصور پسر بایقرا پسر عمر شیخ پسر تیم...
02/04/2023

سرگذشت انگشتری سرقت شدۀ سلطان حسین میرزابایقرا
سلطان حسین بایقرا(1438-1506) پسر امیر منصور پسر بایقرا پسر عمر شیخ پسر تیمور کورگانی معروف به «خاقان منصور» و «معزالسلطنه» و «ابوالغازی» آخرین سلطان بزرگ از امرای تیموری درمحرم ۸۴۲/می-جون ۱۴۳۸درهرات متولده گردید.وی ازسال1469 تاسال1506 میلادی درخراسان باعدل ودادحکومت کرد.
¬وی پادشاهی ادب‌پرور و هنردوست بود و وزیر معروفش امیر علیشیر نوایی موجب شهرت دربار او و آبادانی شده بود.
پایتختش هرات از خوشنویسان مهم سده دهم میرعلی هروی مدتی در دربار وی بوده‌است.دورۀ حکومت وی ازدرخشان ترین صفحات تاریخ خراسان اسلامی وافغانستان کنونی است که در عصررنسانس یابیداری فکری ممالک شرقی نامیده وهم چنان اشعاری به فارسی دارد. وی درضمن ازشعرای بزرگ تورکی-اوزبیکی است.دیوانی به تورکی داردبا
دیوان وی درافغانستان بسال 1346 به اهتمام دکتورمحمدیعقوب واحدی جوزجانی درمطبعه دولتی کابل نشرشده است.همچنان وی مجالس‌العشّاق کتابی در باب مبانی فلسفی و عرفانی شاهدبازی
و حکایات شاهدبازی شخصیت‌های بزرگ تاریخ است که در سال ۹۰۸ هجری قمری نوشته ‌شده‌است. نویسنده این کتاب ،سلطان حسین بایقرا وبرخی دیگر حسین گازرگاهی هروی میدانند.
همچنان اثری بنام«رسالۀ حسینی» ازوی به زبان نثری میراث مانده است.
امیرعلیشیرنوایی دانشمنددایرة المعارفی وسیاستمداربزرگ دوره تیموریان هرات، فصل هشتم تذکرۀ مشهورخویش بنام«مجالس النفایس»رابنام ابوالغازی بهادرسلطان حسین بایقرا، که درادبیات تورکی-اوزبیکی باتخلص«حسینی» شعرسروده وازشعرای صاحب دیوان است؛اختصاص داده است. ومقام
آرامگاه سلطان حسین درمجموعۀ تاریخی مصلا وبین مناره های پنجگانه شهر هرات قراردارد.تصویر وی بقلم استاد کمال الدین بهزادنقاشی گردیده است.باانکه درافعانستان نسبت موجودیت ذهنیت استبدادی تورک ستیزی آثارعمرانی وتاریخی دوره حکومت وی بدرستی حفظ ونگهداری نشده وآثار وی بدرستی بازنشر وابعادمختلف زند گی پزوهش وتحقیق نگردیده ولی در کشور اوزبیکستان ده ها اثرتحقیقی وعلمی چاپ گردیده است.
ازاگاهان تاریح گزارشی وجوددارد:سلطان حسین بایقرا انگشتریی داشته ازسنگهای قیمتی دارای نگین های بسیارباظرافت هنری ساخته شده وارزش بسیارزیادی داشته است،بحدیکه نظیرآن درآن زمانهاکمتردیده شده است.وقتیکه سلطان وفات میکند همان دستش که درانگشت آن انگشتری بوده،انگشتان خودرا چنان محکم مشت ساخته بود که هیچکس به بازکردن ان موفق نشدویاهم بااحترام به مقام ومنزلت پادشاهی وی ،انگشتری را ازدستش نگرفته باشندوسلطان راباهمبن حالت که انگشتری دردستش بوده بخاک میسپارند.
تازمان محمدظاهرشاه(1933-1973) درافغانستان ،شاهان وسلاطین دیگر که به نوعی ازبدنامی تاریخ هراس داشتند وبه اندازۀ وی بی همت ودزدنبودندویاهم ازروی احترام به مقام ومنزلت وی واینکه مقبرۀ پادشاهی نامداررا بشکافندوازآن چیزی رابدزدند،مناسب حال خودنمیدانستند.ولی زمانیکه ظاهرشاه براریکۀ قدرت تکیه زد،نزدیکان شاه ویراازموجودیت چنین چیزی باخبرمیسازند،وقتیکه ظاهرشاه ازموضوع آگاه میشود.هیاتی راتعیین نموده،موظف میکند تامقبره سلطان رانقب زنی نموده،انگشتری متذکره رابدست اورند.
استادخلیل الله خلیلی که یک چنین عملی را درخورشان پادشاه نمی بیندومیخواهدخودراازمحاکمۀ تاریخ نجات دهد،بااین عمل مخالفت میکند.ولی پادشاه همچنان بالای تصمیم خودتاکید میورزد.
ایلمراد ارغون ازشماریکی ازنویسنده گان وشخصیت های سیاسی تورکان افغانستان میباشد.مذکورمدتی دردفتر"سهیلاصدیقی"مدیرمجلۀ "فرهنگ خلق"دروزارت اطلاعات وکلتوردرسالهای 1978-1979درحالیکه مرحوم محمدامین اوچقون وغلام حبیب نوابی حضورداشته اززبان مدیراطلاعات وکلتوروقت ولایت هرات چنین حکایت میکند:
«درنقب زدن مقبرۀ سلطان حسین بایقرادرسالهای قبل از1341(1962)هریک محمداسماعیل مایار نایب الحکومه بحیث رییس،استادخلیل الله خلیلی عضووشخص غلام حبیب نوابی مدیرمطبوعات هرات عضوبودند.بعدازحفاری قبرسلطان متوفا،انگشتری رابدست آورده به ظاهرشاه میسپارند.
دراین وقت نوابی خودازهرات بوده ویک عضواین هیات ازمرکزمواصلت نموده وجریان حفاری قبررانظارت میکرده است.بروایت راوی:دراین جریان چشمهای استادخلیل الله خلیلی ازاشک پرشده بودوآهسته-آهسته میگریست ومعلوم میشد که ازاین پیشامد سخت متاثراست ورضایت نداشته است.انگشتری سلطان حسین بایقرابدست ظاهرشاه قرارمیگیردوهمیشه تااواخرسلطنت نیزدرانگشتش میباشد.زمانیکه وی درشهرروم،کشورایتالیابسرمیبرد،سردار داوؤدپسرکاکایش باانجام یک کودتای سفیدبتاریخ26سرطان سال 1352(جولای 1973)قدرت سیاسی رابدست میگیرد.دراین وقت نظام سیاسی افغانستان ازشاهی مشروطه به جمهوری تغییرمیکندوتغییرات وتحولات محسوسی دربخش دولتداری بوجودمیآید.ظاهرشاه(1933-1973)بعدازچهل سال پادشاهی درروم میماند.
بعدازاستقرارنیروهای ناتوبه رهبری امریکاوتشکیل حکومت انتقالی برهبری حامدکرزی،چندی بعدمحمدظاهرشاه به افغانستان میایدوبعدازچندسال وفات میکند.دولت افغانستان برهبری اقای کرزی که یکی ازخویشاوندان محمدظاهرشاه میباشد.به این شاه فراری لقب اعزازی"بابای ملت"راتفویض نموده وازبودجۀ بیت المال سالانه ده هاوصدهامیلیون افغانی رابرای بازماندگان وساختن مقبره وسایرامورتشریفاتی نمود.
تا این وقت ازانگشتری دزدی شده سلطان حسین بایقراخبری نیست.دراین میان حکایت هایی وجودداردمبنی براینک:وقتی ظاهرشاه مخلوع توسط برادرزنش (سردارهمایون شاه)که در آن وقت سکرتراول درسفارت افغانستان در بُن آلمان بود،پس ازکودتای سردار داوؤدبه کابل میآید وحامل پیام خاصی ازظاهرشاه به سردارمحمدداوؤد،رییس جمهورافغانستان است که:"در جعبۀ میزش یک انگشتری ویک قلم خاص وی است وخواهش میکند که آنرامحافظت نمایدوبه آنهاخیانت نکندودرصورت لزوم دید آنراهرچه زودتربه وی بفرستد..."
بنابراظهارپروفیسورذاکرجان مشربوف رییس انجمن فرهنگی(بابرجمغرمه سی)درکشوراوزبیکستان:
"وی درزمان حیات محمدظاهرشاه پادشاه مخلوع افغانستان به شهرروم کشورایتالیا سفرمیکندتاضمن ملاقات باوی،ازمذکوربپرسدکه انگشتری راسلطان حسین بایقرا را چرا وچگونه از انگشتش بدست آورده وحالاسرنوشت ان به کجاکشیده است؟..."
ذاکرجان مشربوف حتاپس ازایجاددولت آقای کرزی درسال 1381(20002)به مقصدملاقات باظاهرشاه چندین بارمراجعه میکند،ولی نزدیکان ظاهرشاه به وی فرصت ملاقات رانمیدهندودرنتیجه اقای مشربوف به این امرموفق نمیشود.
الحاج محمدحلیم راغب یکی از نظامیان بازنشستۀ اوزبیک که انسانی دانشمندوکتاب دوست است ودرمدت حیاتش کتابخانۀ ارزشمندی ساخته است وهم اکنون درشهرمزارشریف زندگی دارد،روایت میکند:
"درسال1353(1974)به حیث مامورسمت دوم پولیس هرات ایفای وظیفه مینمودم،روزی ازروزها وزیراطلاعات وکلتورکابینۀ سردارمحمدداوود(1973-1978)به ولایت هرات سفررسمی داشت.به من وظیفه سپرده شده بودکه امنیت ساحۀ اطراف مقبرۀ سلطان حسین بایقرا رابگیرم.آقای وزیر به همرای والی ولایت وهیات معیتی شان به آنجا آمدند.مقبرۀ سلطان دریک محل چقوری باسنگها وکتیبه های بیجاشده به حالت مخروبه قرارداشت.زیرابعدازحفاری مقبره درسال 1962 وسرقت انگشتری،مقبرۀ سلطان راباهمان حالت ابترگذاشته بودند.وزیراطلاعات وکلتوردراین سفرهدایت داد تامقبرۀ سلطان را اعمارنمایندودرهمان محل به آقای نیکزاد که یک مامورمتقاعدبود گفت که:
"زندگینامۀ سلطان بزبان پشتوربروی سنگ تحریرشود.آقای نیکزادگفت: من نمیتوانم بنویسم!.وزیرگفت:چرا؟ نیکزادگفت :من پشتورایادندارم! وزیرگفت: خیر! اول به فارسی بنویس وبعدبه پشتورترجمه کن .نیکزادبازهم جواب دادک من نمیتوانم نوشته کنم!
وزیرباعصبانیت درحالیکه ازشدت قهروخشم سرخ شده بود،گفت:چرا؟،آقای نیکزادگفت:سلطان حسین بایقرا درطول زندگی خود یک کلمه بزبان پشتونشنیده ،بناً من از روحانیت وی میترسم که برایم لعنت خواهدگفت .وزیرخاموش شد.آقای فضل الحق خالقیار ولدغلام یحیاخان تیموری بالبخندخوشحالی به نیکزاد اشارۀ تأییدمیکند."من خوددراین صحنه حضورداشتم واین گپهارابگوش خودشنیدم.
روایت دیگرتاریخی درمورداین واقعه :
دردوران حاکمیت ظاهرشاه،"حیات خان فرقه مشر"قوماندان گاردشاهی که درسمت قوماندان فرقۀ هرات تعیین گردیده بود،حرمسرای مجلل داخل ارگ هرات راکه خیلی مجلل ودارای حوض قشنگی بوده،باتمام ملحقات آن تخریب کرده وخشت های آنرادراعمارقشله های عسکری بکاربرده بود.نبش قبرپادشاه بزرگ وعلم پرورخراسان ،سلطان حسین میرزابایقرادرشهرهرات،اهانت بزرگی بودکه ازطرف ظاهرشاه،این کفن کش قرن بیستم درحق یک سلطان عادل ودانشمند،شاعرکم نظیر،حامی علم وفرهنگ که رُنسانس دورۀ تیموریان راباوزیرروشنضمیرش،علیشیرنوایی باکمال درایت رهبری میکر،صورت گرفت.
مصاحبان تاریخدانش به ظاهرشاه گفته بودندکه:نظربه قراین تاریخی شایددرداخل قبرسلطان،جواهرات گرانبهایی وجود داشته باشد.بنابرآن اوبرخلاف عنعنات پسندیدۀ مردم وارزشهای دین اسلام که نبش قبرراحرام وگناه میداند،گروپی رابریاست"استادخلیل الله خلیلی"به نبش قبرسلطان حسین بایقراموظف میسازد،خلیلی طی رساله ای که نوشته،جریان گشودن قبرراباتفصیلات بیان داشته است.اومیگویدکه: یک انگشتردرانگشت دست چپ سلطان وجودداشته که آنراباخودآورده وبه ظاهرشاه هدیه کرده است.امادربارۀ چگونگی انگشترمعلومات نمیدهد.برطبق پژوهش هایی که دانشمندان اوزبیکستان بعمل آورده اند، این همان انگشترتاریخی
امیرتیمور"است که بروی آن 3دایره کوچک،سمبول دولت اوبا دوکلمۀ"راستی رستی"نقش بود.پس ازوفات امیرتیمورشورای سلطنتی این انگشتری تاریخی رابه پسزش"شاهرخ میرزا"درهرات میفرستندوبعدازاوبه سلطان حسین بایقرامیرسد.
ظاهرشاه حریص،این انگشت گرانقیمت راکه ازانگشت سلطان کشیده بودند،بجای آنکه به موزیم ملی بسپارد،مانندملک شخصی نزدخودنگه میدارد.یعنی یادگارگرانبهایی راکه به ملت افغانستان تعلق داشت وجایگاهش موزیم ملی بود،درروز روشن ماننددیگرسرکرده گان آل یحیاسرقت میکند.
بعدازکودتای داوودخان،این یادگارملی بی نظیرراازحرمسرای او،قوماندان گارد داوودخان"جنرال محمدضیا"یکی ازسردارزاده گان محمدزایی برمیداردوباخودبه امریکابرده،به موزیم"متروپولیتن"امریکابه قیمت گزاف به فروش میرساند.ازهمین سبب داوودخان مطالبه کتبی ظاهرشاه را،مبنی برفرستادن این انگشترویک جلدکتاب مهم نسخۀ خطی زمان حسین بایقرا،نتوانسته جواب مثبت بدهد.
ظاهرشاه ضمن مصاحبه باخانم شکریه رعد ،نمایندۀ صدای امریکابه وجود این انگشترتاریخی وسرقت وفروش آن توسط قوماندان گارد داوودخان"محمدضیأ"اعتراف کرده است.اکنون این نگین گرانبها که روزگاری زینت بخش انگشت سبابۀ یکی ازفاتحان بزرک جهان بود،درموزیم "متروپولیتن امریکا/نیویورک"نگهداری میشود.
بعدازنبش وحفاری قبرسلطان حسین بایقرابدستورمحمدظاهرشاه حریص،درسال 1399(2020)درزمان حاکمیت محمداشرف غنی، این دومین دستبرداهانت آمیزبود که نسبت به حضیرۀمقدس سلطان حسین بایقرا،توسط عناصرگماشته شده صورت میگیرد.خبرنشرشده دررسانه هامبنی براینکه :چندتن اراذل واوباش ومعتادین موادمخدر،به مقصدیافتن اشیای قیمتی به این کاردست زده اند،حقیقت ندارد،زیراتمام مردم شریف وفرهنگدوست هرات اطلاع دارندکه نباشان ظاهرخان غیرازیک انگشتردردست سلطان،هیچگونه اشیای قیمتی دیگری رادرداخل مقبره نیافته بودند.بنابرآن درطول بیش ازنیم قرن گذشته هیچکسی درطمع یافتن اشیای قیمتی به شگافتن این مقبره جرأت نکرده بود.
دراوایل ماه ثور1398نیزازرسانه های خبری افغانستان خبری پخش شده کهبخشهایی ازآرامگاه سلطان حسین بایقرا آخرین ومعارف پرورترین امپراتور دورۀ تیموریان درهرات ازسوی افراد ناشناس حفاری شده است.
آرامگاه سلطان حسین درمجموعۀ تاریخی مصلا وبین مناره های پنجگانه هرات قرارداردکه این روزهابدلایل مختلف روبه تخریب گذاشته است.برآرامگاه وی بک سنگ سیاه مشهوربه نام"سنگ هفت قلم"گذاشته شده است.سنگی که بنابرروایت های تاریخی بدستورخودش برای خانۀ ابدی وی تدارک دیده شده بود.

منابع استفاده شده دراین مقاله:
1. 1. حساس .صالح محمد(1395)نقدهاوپاسخ ها.مزارشریف-بلخ.
2.کاسانی.سیدمبشرسلیمان(1994)اورته آسیانینگ سیاسی،دینی،اجتماعی وادبی تاریخی(3جلد)عربستان سعودی.
3.اوزبیک ادبیاتی فرهنگی(1374)ایشانچ وکوهکن.دولت باسمه خانه سی.فاریاب.
4.افغانستان دردونیم قرن اخیر(1388) نوشته سیدسلیمان مبشرکاسانی\ترجمه محمدکاظم امینی.انتشارات نور.کابل..
منابع انترنتی:
Pdf sha…

01/03/2023

تداوم غصب زمین های ساکنان بومی فاریاب؛ ناقلین و کوچی‌های مسلح به هیئات و نیروهای محلی طالبان هجوم آوردند

در پی اعتراض‌ها مبنی بر غصب علفچرها و زمین های ساکنان بومی ولایت فاریاب در شمال افغانستان که بیشتر آنان اوزبیک میباشند، حکومت محلی فاریاب تصمیم گرفته است تا زمین های غصب شده توسط ناقلین و کوچی‌ها به ساکنان بومی سپرده شود.
یک منبع معتبر می‌گویدکه بخاطر این مسله، هییاتی بشمول قوماندان امنیه فاریاب، معاون والی و نزدیک به صد نیروی طالب به منطقه عطاخان خواجه ولسوالی دولت آباد رفتند تا زمین‌ها و علفچرها را به مالکان اصلی‌اش بسپارند اما صدها کوچی مسلح برخلاف دستور حکومت به نیروهای حکومتی وساکنان بومی هجوم آورده بشمول یک چوپان سه نیروی حکومتی را زخمی و چراگاه‌های رمه‌ها، خانه‌ها و زمین‌های آنان را نیز غصب کرده‌اند.
ازسوی هم یک منبع می‌گوید که کوچی‌ها و ناقلین پس از سقوط دولت گذشته با مقادیر زیاد سلاح مجهز شده‌اند و همچنان از حمایت حکومت مرکزی برخوردار هستند و به فیصله حکومت محلی قطعا اعتنا نمی کنند.
با تسلط طالبان به تمام جغرافیای افغانستان ساکنان ولایات فاریاب، تخار، سرپل، بلخ و جوزجان که بیشترشان اوزبیک و ترکمن‌‌‌اند، از غصب زمین‌های خود به دست کوچی‌ها شاکی‌اند. آنان چندبار با برگزاری تجمع‌های اعتراضی، از رهبران طالبان خواستند که جلو تهاجم کوچی‌ها را به خانه‌ها و زمین‌های آنان بگیرند، اما حکومت مرکزی و مقام‌های محلی طالبان اقدامی در این زمینه نکرده‌اند.
کاپی : انیق

Baṣın sağlasın Türkiye 💔
09/02/2023

Baṣın sağlasın Türkiye 💔

داکتران درحال ادای احترام به جسد فردیکه با اهدای عضوش جان ۸ بیمار را از مرگ نجات داد
09/02/2023

داکتران درحال ادای احترام به جسد فردیکه با اهدای عضوش جان ۸ بیمار را از مرگ نجات داد

در تایلند شادی ها به مکتب ها می روند که در انجا علاوه   بر اموزش های فنی دیگر ؛ به انها شیوه های جمع اوری حاصلات از درخت...
02/02/2023

در تایلند شادی ها به مکتب ها می روند که در انجا علاوه بر اموزش های فنی دیگر ؛ به انها شیوه های جمع اوری حاصلات از درخت های کوپره نیز اموزش داده می شود ؛ نتیجه بیانگر انست که درین خصوص عملکرد انها ارزشمند و بسیار مفید واقع گردیده است .
و اما در افغانستنان ....
طالبان به روی انسانها دروازه های مکاتب را مسدود نموده ایم

با ولايت   آشنا شوید !فارياب يکى از ولايات شمال افغانستان بوده و با ترکمنستان سرحد داردوجغرافيه نويسان عرب وخراسان آنرا ...
26/01/2023

با ولايت آشنا شوید !

فارياب يکى از ولايات شمال افغانستان بوده و با ترکمنستان سرحد داردوجغرافيه نويسان عرب وخراسان آنرا به اشكال‌‌[ فيرياب- پارياب- بارياب] نيز ضبط كرده اند. اين ولايت در شش قرن اول اسلامى از شهر هاى معروف وفضلخيز خراسان به شمار ميرفت . در قرن چهارم شهر فارياب از مضافات جوزجان وشهرى با نعمت و شاهراه کاروان هاى تجارتى شمرده ميشد.
میمنه (مرکز فاریاب) از حيث موقعيت جغرافيايى در35-37درجۀ عرض البلد شمالى و در 64 - 66 درجۀ طول البلدشرقى قرار دارد.
فاریاب در حدود 815 کیلومتری شمال کابل واقع است . از قسمت شمالى بطور كل با تركمنستان سرحد مشترک دارد، ازقسمت شرق وجنوبشرق با ولايت سرپل، ازطرف جنوب با ولايت غور واز جانب غرب با ولايت بادغيس قرار گرفته است.
در قسمت شرق و شمالشرق باولايت جوزجان حدود جغرافيايى دارد و طولانى ترين فاصله بين جوزجان وفارياب را دشت ليلى (دشت كعب ) تشكيل ميدهد.
سلسله جبال « تير بند تركستان» كه درقسمت جنوبى فاریاب ازشرق به غرب امتداد يافته، به اندازۀ دو تا سه هزار متر ازسطح بحر ارتفاع داشته تا منطقۀ درياى مرغاب ولایت بادغيس و تا هرات امتداد دارد.
مساحت فاریاب طبق انتشارات جغرافیای سیاسی افغانستان (۲۷۹۲۲) کیلومترمربع و تعداد نفوس درهرکیلومتر مربع (61نفر) وانمود شده است . طبق این ارقام مجموع نفوس فارياب به بيش از يک ميليون و ٧٠٠ هزار تن تخمين زده ميشود.؛ اما در محافل و مجالس رسمی ، نفوس این ولایت اضافه از دوميلیون قلمداد میگردد.
اقليم فاریاب متوسط و آب و هواى آن به ويژه در بهار، بارانى و دارای بارندگی های زیادی میباشد وبرای اینکه حاصلات فراوان زراعتی را در قبال داشت در گذشته فارياب را گدام افغانستان میگفتند.
گرمی در تابستان تا ۳۶ درجه سانتی گراد بالا میرود.سطح متوسط بارندگى سالانه تا ۷۰۰ ملى متر تخمين شده و زمين آن، از سطح بحر ۸۴۴ متر ارتفاع دارد.
ولسوالى ها:
مرکز فارياب شهر ميمنه است و ميمنه شامل ۹ ناحیه بوده و نفوس آن حدود ۲۰۰ هزار تن برآورد شده است.
وجه تسمیۀ میمنه : در گذشته بنامهاى (يهوديه- نسائيه- النساء ومحرقه) نيز ياد ميشد. در قرن سوم هجرى شهر يهودان( ميمنه ) امروز ، مركز ادارۀ امارت نشين فارياب بوده است.
مولف شهرهاى آريانا مينويسد:« ميمنه بار اول از طرف اسرائيلى هايى كه (بخت النصر) فرستاده بود ، آبادگرديد. ولى بعداً مسلمانان به فال نيک گرفته ، ميمنه گفتند كه معنى شهر‹ خجسته› را ميرساند.»
فارياب ١٤ ولسوالى دارد و شامل پشتونكوت، المار، قيصار ، خواجه سبز پوش ، شيرين تگاب ، دولت آباد، بلچراغ ، گرزیوان و لولاش ( كوهستان ) است.
اندخوى نيز يک ساحۀ وسيع را احتوا ميکند که شامل ولسوالى هاى اندخوى قرمقُل، قُرغان و خانچارباغ ميشود.
ولسوالی غورماچ که مربوط ولایت بادغیس بود، براساس تشکيلات جديد از پنج سال بدينسو متعلق به فارياب شده است.
اين ولايت سه ولسوالى منظور ناشده نیز دارد كه هم اكنون در حد ولسوالى هاى تمام عيار بوده و شامل چهلگزى ، بندر و خواجه موسی ميشود.
ساکنین فارياب را اوزبیک ، تاجک، پشتون ، ترکمن و ایماق تشکیل میدهد؛ اقوام دیگری چون عرب ، هزاره ( در شهر میمنه) مغُل ، ناقلین ( کوچی ها ) در ولسوالی های دولت آباد ، شیرین تگاب ، المار ، قیصار و پشتونکوت سکونت دارند؛ اما اکثریت مطلق ولسوالی های اینولایت ازبک نشین است .زبانهای رایج آنرا ازبکی ، دری ، ترکمنی و پشتو احتوا ميکند.
فاریاب بیش از ۱۴۵۰ قریه دارد وبنابر گفته های مسؤولین انکشاف دهات به جز ولسوالی کوهستان ، ۱۱۴۰ شورای همبستگی ملی درقریه هاى سایر ولسوالی ها ایجادگردیده است.
آب بندها :
در فاریاب یک سربند آب وجود دارد که بنام سرحوض یاد میشود و آب آشامیدنی و زراعتی باشندگان ولسوالی پشتونکوت و شهر میمنه را تامين ميکند.
کارساخت بند آب ولسوالی المار به هزینه 53 ميلیون دالر از بودجه وزارت انرژی و آب از یکسال بدینسو آغاز شده و کار سروی چهار بند آبگردان دیگرتکمیل گردیده است.
دهاقین و باغداران ولسوالی های قیصار ، گرزیون ، بلچراغ ، خواجه سبزپوش ، شیرین تگاب و دولت آباد از آب چشمه زارها، برف و باران های موسمی که از کوهپایه های فاریاب سرازیر میشود، کشت و زراعت شانرا آبیاری میکنند، اما در فصل تابستان به قلت آب مواجه اند.
فرهنگ:
فاریاب از فرهنگ و عرفان غنی برخوردار بوده است. درگذشتۀ تاریخ افغانستان ده ها شاعر نامدار و نویسنده از این ولایت سر برداشته اند.
شعرا و نویسندگان نامدارمتقدم و متأخر فاریاب ظهیرالدین ظهیر فاریابی ، پروفیسور غلام محمد میمنگی نقاش و رسام ، محمد یحيی نادم قیصاری ، جنید الله حاذق ، محوی قیصاری ، منشی علی رضا، سید زکریا مخلص میمنگی ، مولوی عبدالغنی علمی ، ابوالخیر خیری ، نظرمحمد نوا، محمد رحیم شیدا ، سیداحمد بینا، میر محمد امین قربت ، محمد رفیق فطرت ایرگش اوچقون ، کریم نزیهی جلوه ، حامد فاریابی و ... میباشند.
شعرا،نویسندگان و رجال برجسته معاصر فارياب عبدالغفورپویا فاریابی ، اسدالله حبیب ، جنرال محمد عالم رزم ، داکتر محمد اعظم دادفر، داکتر ثریا دلیل، حُسن بانو غضنفر ، هدایت الله هدایت ، داکتر نجیب الله لفرایی ، استاد متین اندخویی ، استاد محمد کاظم امینی، سردار محمد رحمن اوغلی ، محمد شاکر کارگر ،محمد رحیم ابراهیم ، ذکرالله ایشانچ ، رضوان قُل تمنا ، سیداحمدشاه دولتی ، محمد عالم کوهکن ، عزیزالله آرال ، استاد محمد عالم « لبیب » شاه رضا منشی زاده ، بهروز خالقی ، سید حفیظ الله فطرت ، سید تاج الدین تاشقین بهايی ، نفیر فاریابی، نجیب الله حسرت ، رحمت الله رها، کبرا کیوان ، آی سلطان خیری ، داکتر صبور نریمان ، عبدالله فوژان ، خداینظر« عابر» حمیدالله بوتون حیدری ، عبدالجلیل آزرم حنیفی محسوب میشوند.

طی ده سال اخیر یکتعداد انجمن های علمی ، فرهنگی نيز عرض وجود کرده اند که میتوان از انجمن ادبی قلم ، سلسله موی دوست، خانه فرهنگی گوهرشاد بیگم، بنیاد روشنگران فرهنگ و جامعه مدنی، ظهیر فاریابی ، بناد مدنی فاریاب ، ایشانچ ، دوستان ، جوانان میهن ، انجمن فرهنگی محصلین قیصار، یاردم ، اتحادیه ژورنالیستان و غیره نام بُرد.
هنررسامی و نقاشى: غلام محمد میمنگی اولین پروفیسور در آسیایی شرقی و یکی از افتخار آفرینان افغانستان به هنر نقاشی و رسامی درسطح جهان است که در دهۀ دوم قرن حاضر هجرى شمسى در تبعید ازفاریاب در کابل وفات کرد.
عبدالعزیز رووفی رسام و نقاش ماهرى که در یک دانۀ برنج بسم الله الرحمن الرحیم را نوشته ، محمد کاظم امینی ، محمد داوود نجفی ، استا محمد صدیق حجار، استادغلام محمد حجار، محمد کاظم عرب ، محمدهاشم آرام ، سلیمان امینی ، از نقاشان ،رسامان و میناتوران مشهور این ولایت اند؛ اما اثر های کمپیوتری و تکنالوژی حاضر این هنرها را قسماً به رکود مواجه ساخته است.
هنرمندان :در گذشته آواز خوانان مشهور محلی زیادی چون خدایقُل اندخويی ، رمضان ایشان، میرزای لنگ ، شرف ، حیدر ، شیرچوچه ، عبدالاحد سحر ، سبزه گل ، رشیده ژاله و ... وجود داشتند که وفات نمودند.
در زمان کنونی همراه مستانه ، محمد امین اندخوی، قطب الدین و عبدالاحد شام از آواز خوانان محلی به شمار میروند.
سید عبدالبصیر امینی ،هارون اندیشور، گل احمد، کنیشکا ترکستانی ، ابوبکر احمدی و محمد کاظم یلغوز از آواز خوانان آماتور فعلی در فاریاب هستند.
در فاریاب علاوه بر کتابخانه ظهیر فاریابی در جنب ریاست اطلاعات و فرهنگ ، دهها کتابخانه در مکاتب نیز ایجاد شده است که علاقمندان میتوانند از آنها استفاده نمایند.
پس از سقوط حکومت طالبان و به میان آمدن نظام جدید در کشور، تعداد زيادى کورس های آموزشی نيز ایجاد گردیده که صدها جوان اعم از دختر و پسر با علاقمندی زیاد، مصروف آموزش اند.
رسانه ها:
اولین نشریه بنام " ستوری " در سال ۱۳۲۲ در فاریاب به چاپ رسید و در حال حاضر این نشریه بنام فاریاب به شکل هفته نامه از آدرس ریاست اطلاعات و فرهنگ نشر میشود.
بعد از سقوط طالبان نشریه های آزاد چون صدای ملت ، صدای قلم ، حقیقت ، کورش ، ایشانج ، میمنه ، کوزگو، آق یول ، کل چرتگوی ، آیدین ، فصلنامۀ اندخوی رستگاران، آزادگان، جوانان، اولکه یشیل یپراغ مربوط حزب جنبش ملى به رهبرى جنرال دوستم، آرمان مجاهد از حزب جمعیت، ندای ملت از شورای ولایتی ،ظهور کردند ؛ اما بنابر عدم ماشین چاپی در فاریاب ونبود بنیۀ مالی برخی این نشریه ها به قسم ماهنامه و گاهنامه درمطابع مزار و کابل چاپ میشوند و بعضی از فعالیت بازمانده است.
در فاریاب تلویزیون ملی، با یکساعت برنامه محلی از ساعت ۶ تا ۱۰ شب نشرات دارد. تلویزیون های خصوصى آریانا و آئینه نیز از طریق آنتن محلی نشرات دارند . در کنار رادیوی ملی، چند رادیو خصوصی چون تمنا ، قویاش، صحت ، میمنه، در مرکز شهر ، رادیو شیرین تگاب در آن ولسوالی و رادیو ترکستان در اندخوی نشرات دارند.
در شهر میمنه، ولسوالی خواجه سبزپوش ، شیرین تگاب ، دولت آباد اندخوی سیتی کیبل هر کدام با پخش بیش از 60 چینل فعالیت از تلویزیونهای داخلی و خارجی در تنویر اذهان عامه نقش ایفا میکنند.
آبدات تاریخی:
در فاریاب ده ها زیارتگاه وجود دارد که میتوان از زیارت امام صاحب ، شاهمردان ( قدمگاه حضرت علی رض ) آرامگاه تاريخى آلتى خواجه عزيزان( اصحاب کهف) در داخل مغارۀ شش جسدى که چادرها آنرا پوشيده است محسوس ميگردد. در طرف شرقى اين اجساد، جسد هاى خشکيدۀ يک باز ، يک آهو، يک سگ شکارى که دهن آن در ران آهو چسپيده، مشاهده ميشود. مانند داستانی که در قصص الانبیاء جود دارد.
همچنان آرامگاه لقمان حكيم ( لقمان باعورا )كه قصۀ آن در قرآن مجيد آمده است ، آرامگاه، دانيال پيامبر(ع) ،زيارت بتوجان خواجه سبزپوش ،خواجه المار ، آرامگاه خواجه اسحاق خواجه گلگون ولى خواجه هشتمين قل خواجه احمد يسوى، آرامگاه غايب اوليا : مردم خاک اين زيارت را گِل نموده به شكم اطفال خود ميمالند كه قبضيت اطفال مرفوع گردد، آرامگاه خواجه بلچراغ و آرامگاه تربت جام بابا در شهر میمنه واقع شده است.
چشمه زار های شفا بخش :
چشمۀ گرگاو(گرگ آب) درولسوالی بلچراغ واقع شده که مردم در آب آن حيوانات گرگ زده را می شویند. آثار گرگ زدگى از بین میرود. چشمه گرم در منطقه چهلگزی ولسوالی قیصار است کسانیکه به بدن خود بخار و تب داشته باشند به آن غسل میکنند شفا یاب میشوند.
مخروبه ها وآثار تاريخى در ميمنه:
تپۀ ميسره ،حوض سلطان سنجر ماضى ( جلال الدين اكبر پسرسلطان محمد خوارزمشاه) در قیصار، بند سلطان سنجر که محل تابستانى يا قصر ييلاقى جلال الدين اكبر بوده كه براثر جنگهاى خونين زير آب و زير خاک مدفون شده است .
از سه دهه بدينسو آثار گرانبهايى شامل زيورات، ظروف ، كمربندهاى زرين دانه نشان، دانه هاى قيمتي وغيره آلات مرصع كارى شده وصندوقچه هاى ظريف اززير خاک بيرون ميشود خارج ازسرحدات كشور به قيمت هنگفت بفروش ميرسد. اين منطقه سه دهه تمام مورد كاوش وكندنكارى افراد غيرقانونى قرار گرفته ، آثار گرانبهاى زيادى ازآنجا بدست آمده و قاچاق گرديده و به فروش رسيده است.
مقبرۀ سيف الملوک در قلب شهر میمنه واقع شده که آثار کمی از این مقبره باقی مانده است. سيف الملوک در عصر سليمان نبى ( عليه السلام) ، پسر پادشاه يمن ويا مصر ورفيق وهمسال ووفادار او که درجملۀ قصۀ كتاب( الف ليلة) يا(هزار ويكشب) كه قديم ترين كتاب اساطيرى شرق است نيز شامل اين مقابر مى شود.
كوه سيف الملوک كوهستان، تخت سيف الملوک در قريۀ سرحوض، و حوض سيف الملوک درقريۀ خواجه غار ولسوالى گرزوان وجود دارد.
معارف :
در فاریاب ٥٠٤ مکتب به شمول ١٢١ ليسه و بقيه متوسطه و ابتداييه، وجود دارد که بيش از ٤٠٠ هزار شاگرد ازجمله ١٨٠ هزار دختر توسط ٧٧٠٠ معلم تدريس ميگردند.
از این مکاتب صرف ٢٦١ آن داراى تعمير، ساختمان ٢٣ باب درحال اعمار و شاگردان ٢١٩ مكتب دیگر در زیر خیمه ویا در حانه های کرایی درس میخوانند.
٢٩مدرسه ودارالحفاظ ، ٦ ليسه تخنيكى ومسلكى و ٨ آن تربيه معلم نيز در اين ولايت موجود است.

پوهنتون :
موسسه تحصیلات عالی فاریاب که در سال ١٣٩١ به پوهنتون ارتقا نمود دارای پوهنځی هاى تعلیم و تربیه ، ادبیات ، علوم بشری ، اقتصاد ، زراعت ، حقوق و شبانه میباشد که حدود ٤٥٠٠ تن به شمول ٤٠ درصد دختران توسط ٨٢ استادان مصروف تحصیل اند .
پوهنتون فاریاب درساحۀ ٧٥ جریب زمین در ملکیت وزارت دفاع ملی با هزینۀ سه ميلیون دالر امریکایی در شهر میمنه اعمار گردیده است.
دو موسسه تحصیلی خصوصی درخشان و رشاد و سه لیسه خصوصی آیدین ، رشاد و فاطمة الزهرا نیز در کنار موسسات تحصیلی و تعلیمی دولتی فعالیت دارند.
مساجد :در این ولایت اضافه از ۲۳۰۰ محراب مسجد موجود است که از آن جمله بیش از ۴۰۰ محراب مسجد جامع میباشد. بر علاوه مدارسۀ دینی رسمی، ۷۲ دارالحفاظ در مساجد به شکل غیر رسمی به خاطر تعلیم و تربیۀ فرزندان کشور فعال است.
صنعت:
مشهور ترین قالین افغانستان در فاریاب تولید میشود که شهرت جهانی دارد، بیش از 65 فدرصد مردم ولسوالی های چهارگانه ( اندخوی ، قرمقُل ، قُرغان و خانچارباغ) از طریق صنعت قالین امرار معیشت مینمایند . مردم ولسوالی های دولت آباد، شیرین تگاب ، خواجه سبز پوش ، بلچراغ و قیصار نیزقالین بافی میکنند که معروفترین قالین ها بنام علی خواجه ، مَوری و تگاب شیرین یاد میشود.
گلیم بافی یکی دیگر از صنعت مرغوب در فاریاب است که بازار گرمى در مارکيت هاى ملی و بين المللى دارد.
بندر ترانزیتی آقینه در ولسوالی اندخوی در امتداد راه ابریشم در سرحد مشترک افغانستان با ترکمنستان واقع شده است که از این بندر روزانه صدها وسایط ترانزیتی از ترکمنستان ، ایران ، ترکیه ، امارت متحده عربی ،اروپا و چین اموال تجارتی را به افغانستان انتقال میدهند.
قرص دوزی ، خامک دوزی ، موره دوزی ، لنگی بافی ، بافت تکه های گوپیچه یی و تکه های ابریشمی توسط کارگاه های چوبی که از آن چپن برای داماد و شخصیت های ثروتمند ساخته میشد، هرچند این پیشه به رکود مواجه گردیده ، اما با آنهم بازار آن تا حدى خوب مى باشد.
حرفۀ چرمگری که بخشی از پیداوار صنعتی مردم فاریاب بود بخارج از کشور صادر میگردید و قسماً در داخل برای بوت دوزی ، کفش دوزی ، سفرۀ خمیرفامیل ها و غیره کارها نيز استفاده میشد ، اما با وارد شدن چرم های ماشینی و پلاستیکی خارجی، حالا بازار آن سرد شده است.
صنعت زرگری ، حلبی سازی، مسگری ، آهنگری، نجاری و کلالی هنوز دراين ولایت رواج دارد؛ اما نسبت به سالهای قبل بازار شان گرم نیست.
جواز روغن کشی که از شتر ، قاطر و اسپ برای تولید روغن کنجد ، زغر، پنبه دانه و تخم خربوزه کار گرفته میشود هنوز هم در فاریاب فعالیت دارند ؛ اما به علت واردات روغن های نباتی بیرون از کشور وقیمت بودن کنجد و زغر، این کارگاه ها نیز 70 در صد به رکود مواجه شده اند.
زراعت :
فاریاب آب وهوای معتدل دارد و ۷۰ در صد باشندگان آن زراعت پیشه اند. حاصلات اضافی از خوراکی شانرا به بازارها عرضه نموده، بقیه ضرویات خويشرا تامین مینمایند.
انگور فاریاب بخصوص انگور قیصار، المار ، شهر میمنه ، خواجه سبزپوش و شیرین تگاب شهرت زیادی دارد و در بازار های ولایات شمال حتی به کابل به قيمت بالاتر از انگور سایر ولایات به فروش میرسد.
خربوزه و تربوز فاریاب از مزه و طعم خوبی برخوردار است که حتی افغان های مقیم ترکمنستان ، ازبکستان و پاکستان از همين خربوزه با خود مى برند.
انجیر ، سیب ، بیهی ، شفتالو، زردآلو، آلو ، آلوی گیلاس ، آلوی مروت، پسته و چهارمغز، از میوه هاى خشک و تازۀ مشهور فاریاب شمرده ميشود.
غله جات چون گندم، جو، جوارى ، نخود، ماش ، لوبیا، ارزن ،انواع زیره ، کچالو ، کنجد، پنبه ، تنباکو و زغر محصولات عمدۀ اين ولايت را تشکيل ميدهد.
بادنجان، انواع کدو، شلغم ، زردک ، پیاز ، سیر ، کاهو ، گشنیز، مُلی سُرخک ، نعنا ، تراتیزک ، مرچ و گندنه سبزیجاتی است که در فاریاب کشت میشود و حتی به ولایات همجوار جهت فروش انتقال می يابد.
گياهان : انواع زیره ، اسپرک ، شیرین بویه، هینگ، پودینه،، اسپند، خاکشير، اصل سوس، باديان، بارتنگ، بوى مادران ،کاسنى، گل گاو زبان ، بنفشۀ کوهى وگل بابونه ، ازمشهورترین گیاهان طبيعی و طبی اند که در فاریاب وافر پیدا میشود.
نسل گوسفند قره قُل که پوست آن ارزش بالايی دارد بیشتر در فاریاب موجود است وسالانه ميلیون ها دالر از بابت صادرات این اقلام در بازار های جهان به افغانستان سرا زیر میشود .
حیوانات مشهور اهلی شامل گوسفند قره قُل ، بز ، گاو ، اشتر ، اسپ ، مرکب و قاطر است.
حیوانات وحشی : گرگ ، خوک ، روباه، شغال ، خارپشتک ، آهو ، انواع موشهای صحرایی ، موش خُرما، جیره وخرگوش در کوه ودشت های بیکران فاریاب زیاد اند.
پرندگان :مرغ ، مرغابی ، کبک، کبوتر، بودنه، عقاب، باشه، باز، بوم، جولی، مینا، قمری،کلنگ، موسیچه، گنجشک، بلبل، ساهره، زاغ، و ده ها نوع دیگراز پرندگان درفاریاب وجوددارند.
خوراکی ها و پختنی های مشهور: قابلی ازبکی ، لاندی پلو ، منتوی دیگی و منتوی تندوری، تکه کباب ، بره کباب ، چوپان کباب، شیرماهی،آش چکه یی، آش قاشقوی ، آش پلو ، کچری قروت ، ایشلیکی ( کدو را سوراخ کرده در بین آن گوشت، حبوبات و انواع مرچ و مصاله علاوه نموده در خمیر پیچانده در زیر آتش دفن و پخته مینمایند ) و دو پیازه از لذیذ ترین خوراکی های مردم فاریاب است.
جلبی ، حلوای کنجد ، پرورده و تلخان از شیرینی هايى است که در فاریاب تهیه میشود و برای سوغات به دیگر جا ها مىبرند .
ورزش:
بزکشی یا( اوغلاق) ، پهلوانی ، کشتی گیری و نیزه زنی در فارياب بسیار معروف است. فوتبال، واليبال، کاراته و کانگفو نیز از ورزشهای مهم در این ولایت به شمار میرود.
بازى کرکت نيز به تازگى رايج شده، اما فدراسيونى از اين بازى تا حال تشکيل نشده است. در مجموع١٨ فدراسیون ورزشی در رشته هاى مختلف در اين ولايت وجود دارد.
١٢٠٠ تن در بزکشى، يکهزار تن در فوتبال، يکهزار تن در کاراته عضويت دارند، اما دختران در هيچ نوع ورزشها در فارياب عضويت ندارند.
بزکشى يکى از بازى هاى قديمى و عنعنوى در فارياب است که مى توان در زمان قبل از کوتاى ١٣٥٧ از عبدالرحمن باى بچه، کوچى پهلوان، رييس محمد صالح باى، شمس پهلوان، صوفى حکيم پهلوان، عبدالله پهلوان به حيث چاپ انداز هاى مشهور بزکشى ياد کرد.
فعلاً جاى چاپ انداز ها را بيشتر جوانان گرفته اند که مشهور ترين آنها شاه ولى پهلوان،محمد صالح پهلوان تغاچی، احمد فريد تغاچى، حيات الله قزلقلى، قاسم پهلوان، روزى بلچراغى، محمد امين، حيات الله قيصارى، حيات الله کوهى، قربان کوهى، يار محمد و گل محمد کوهى مى باشند.
عمدتاً بزکشى به مناسبت روز هاى ملى و محافل رسمى و عنعنوى در شهر ميمنه مرکز فارياب با شرکت و شور و هلهلۀ هزاران تماشاچى برگزار ميشود.
پهلوانان( چاپ اندازان) تنومند با اسپ هاى چابک و قوى خود به مصاف هم ميروند و هر کسى که بُز را به دايرۀ حلال انداخت، مستحق نمره ميشود و براى آنها پول نقد و تحايف داده ميشود.
در بازى بزکشى ، اسپ ها رول عمده دارند و هر اسپى که هوشيار و چابکتر بود، سوارى خود را به هدف ميرساند و برنده ميگردد.
زنده باد فاریابم

کاپی: قطب الدین کوهی

قدر و منزلت ، جایگاه علمی و سیاسی زنان در فرهنگ تورک ها.درین مورد به سدها عنوان ، کتاب وجود دارد که ممکن نیست درینجا به ...
26/12/2022

قدر و منزلت ، جایگاه علمی و سیاسی زنان در فرهنگ تورک ها.

درین مورد به سدها عنوان ، کتاب وجود دارد که ممکن نیست درینجا به آنها پرداخت.
آبدات تاریخی دنیا که یکی از آنها از پنج خارقه جهان است به نام زن رقم خورده که نشان از جایگاه زن در تمدن ، سیاست و جهان بینی تورک دارد .
القاب بیگم (بیک من )، خانم (خان من ) ، خاتون (خانم بزرگ )، آغه، آغه ی... القاب مروج زنان و دختر خانم ها در تورکی اند و این کلمات و القاب جایگاه زن را در زنده گی و حیات سیاسی تورکان و اسلامی که تورکان بیرقدار و مروج آن در دنیا بوده اند برجسته میسازد.
اولین سرلشکر و حاکم زن دنیا، زن تورک توماریس خانم است که در مدیریت کشور متبوعش بیمانند است و در محاربه ، عدو اش را چنان درس عبرت میدهد که تاریخ تکرار آنرا ندارد ؛ تورکان خاتون مادر کلان آزاده مرد زمانه ها جلال الدین منگوبیردی (یا مینک بورنو) و تورکان خاتون ، همسر سلطان ملکشاه سلجوقی ، تورکان خاتون همسر امیر تیمور (شمشیر اسلام ) با تصمیم گیری های شان (خواه خوب و یا اشتباه) جنگ و صلحی را رقم زده اند که دنیا را وارد فاز دیگر مدنیت و سیاست ساخت .
گوهرشاد بیگم ، شهر آرا بیگم ، دل آرا بیگم ، زیب النساء بیگم ، نادره بیگم سلاطین ساخت و ساز ، فرهنگ ، شعر و ادبیات اند که بی وجود آنها مدنیت تورک و فارس و عالم اسلام چون این روز های افغانستان تاریک و نفرت انگیز بود پس :
آنچیزیکه درین روز ها بر زنان و دختران روا داشته میشود بیگانه با مدنیت و تاریخ تورکهاست و هیچ ربطی با اسلام ندارد که تورکها وابسته به آن اند و شاید به همین سبب هم یک فرمانده تورک محصور امارتی از نزدیکان دشت بکوا فریاد میکشد که تحصیل و کار زنان در اسلام امر حتمی است و به امارتی های خویش میگوید که از راه رفته پشتونستان برگردید که اسلام را سخت آسیب می رساند.
با مطالعه جهان بینی ، تاریخ و جایگاه زن در مدنیت تورکان میتوان به اطمینان خاطر گفت : هر آن کسیکه به نام تورک ، چه ملا و چه روشنفکر برضد جایگاه زن موضع گیری کند حقا که او ممکن است خون تورکی در شریانهایش را نداشته باشد چونکه تورک ، مادر را در پای قدمهای خدا میداند و نمی تواند با فرهنگ و رسوم دوره جاهلیت پانزده سده قبل اعراب که تعدادی از افراطیون افغانی آنرا به نام اسلام ، جا زده و در باطن جهت تحکیم هژمونی استبداد قبیلوی پا لچ کرده اند موافق باشد.
اسلام ، دین تجدد و دادخواهی است ؛ اسلام دینیست که دست اعراب بدوی را گرفت که دختران را زنده بگور میکرد ؛ اسلام دینیست که بر ضد بدویت اعراب ، الگوهایی چون خدیجه ، عایشه و فاطمه الزهرا خلق کرد. اسلام دینی نیست که جاهلیت قرن بیست و یک قبیله از آن تصور دارد و یا امیر غائب و یا ندیم پاکستانی و یا افغانی اش آنرا میخواهند تطبیق کنند. بنائن ، زن برای ما همانست که شاعر گفت :

تو شاخ آن درختی کاندر زمانه بود
برگش همه شجاعت و بارش همه سخا

کاپی از صفحه استاد بزرگوار سردار محمد رحمن اوغلی.

Address

12
Maimanah

Opening Hours

Monday 09:00 - 17:00
Tuesday 09:00 - 17:00
Wednesday 09:00 - 17:00
Thursday 09:00 - 17:00
Friday 09:00 - 17:00
Saturday 09:00 - 17:00
Sunday 09:00 - 17:00

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Güney Türkistan Cumhuriyeti جمهوری گونی تورکستان posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Güney Türkistan Cumhuriyeti جمهوری گونی تورکستان:

Share

Category