10/13/2024
چند پرسش مهم را از چت جی پی تی در باره حمایت گروه طالبان، تحصیلکردگان و برخی از روشنفکران جامعه پشتون افعانستان از جنبش تحفظ پشتونها در پاکستان پرسیدم. چت جی پی تی پاسخهای جالبی ارائه کرده است. در اینجا خواستم یکی از آنها را برای شما به نشر بسپارم.
پرسش من از CHAT GPT:
"با شما موافقم در این خصوص که طالبان به دلایل سیاسی و هویتی از جنبش تحفظ پشتونها حمایت میکنند تا مبتنی بر تعهدات حقوق بشری و باورمندی به عدالت و برابری. اما چگونه است که تقریبا تمام روشنفکران و تحصیلکردگان جامعه پشتون افعانستان در کنار طالبان از این جنبش اعلام حمایت میکنند، در حالیکه در برابر دادخواهی های هزارهها و تلاشها برای به رسمیت شناسی نسل کشی هزارهها در افعانستان سکوت اختیار کرده اند و حتا در مواردی دیده شده که با دادخواهی آنها مخالفت کرده اند؟"
پاسخ چت جی پی تی:
پرسش شما درباره حمایت روشنفکران و تحصیلکردگان پشتون افغانستان از جنبش تحفظ پشتونها (PTM) در پاکستان، در حالی که نسبت به دادخواهیهای هزارهها و تلاش برای به رسمیت شناختن نسلکشی هزارهها در افغانستان بیتفاوتی یا حتی مخالفت نشان دادهاند، به مسائل پیچیدهای از تعاملات قومی، سیاسی، و اجتماعی افغانستان اشاره میکند. این موضوع را میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد:
1.همبستگی قومی و تمایل به هویت جمعی
روشنفکران پشتون افغانستان نیز همانند سایر پشتونها، به شدت با هویت قومی و فرهنگی خود پیوند دارند. حمایت از PTM بهعنوان یک جنبش پشتونمحور، نمادی از همبستگی قومی و تقویت هویت جمعی است. این تمایل به همبستگی قومی ممکن است بر اصول اخلاقی یا عدالت اجتماعی غلبه کند و باعث شود آنها مسائل مربوط به قومیتهای دیگر مانند هزارهها را در درجه دوم اهمیت قرار دهند. به عبارت دیگر، تعلقات قومی میتواند انگیزههای آنها را در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی تحت تأثیر قرار دهد.
2.رقابتهای قومی و تاریخی
یکی از دلایل مهمی که باعث شده روشنفکران پشتون در برابر دادخواهیهای هزارهها سکوت اختیار کنند یا حتی مخالفت کنند، تاریخچه طولانی نزاع و رقابتهای قومی در افغانستان است. پشتونها و هزارهها در طول تاریخ افغانستان بارها با یکدیگر درگیر بودهاند و هزارهها از تبعیض سیستماتیک رنج بردهاند. این تنشهای قومی همچنان به قوت خود باقی است و برخی از روشنفکران پشتون ممکن است احساس کنند که پذیرش نسلکشی هزارهها یا حمایت از دادخواهی آنها به تضعیف جایگاه قومیت پشتون منجر میشود.
3.نقش ساختارهای قدرت و تاریخ سلطه پشتونها
در طول تاریخ افغانستان، پشتونها نقشی کلیدی در ساختارهای سیاسی و نظامی کشور داشتهاند. برخی از روشنفکران پشتون ممکن است همچنان با ایده برتری قومی و تاریخی پشتونها همسو باشند، حتی اگر به طور مستقیم از آن حمایت نکنند. در این چارچوب، حمایت از حقوق هزارهها یا پذیرش وقوع نسلکشی هزارهها به عنوان نوعی تهدید به تضعیف موقعیت قومیتی تلقی شود. به همین دلیل، برخی از روشنفکران پشتون ممکن است تمایل داشته باشند این مسائل را نادیده بگیرند.
4.ترس از افزایش قدرت اقوام دیگر
یک نگرانی دیگر ممکن است این باشد که به رسمیت شناختن دادخواهیهای هزارهها و سایر اقوام میتواند به تقویت قدرت سیاسی و اجتماعی این اقوام منجر شود. برخی از روشنفکران پشتون ممکن است این نگرانی را داشته باشند که حمایت از دادخواهیهای هزارهها به افزایش قدرت اقوام غیرپشتون در سیاست افغانستان بینجامد، که بهطور تاریخی پشتونها به عنوان گروه غالب شناخته میشدهاند.
5.تأثیرات سیاسی و ایدئولوژیک
روشنفکران پشتون ممکن است تحت تأثیر گفتمانهای سیاسی و ایدئولوژیک خاصی باشند که در آن مسائل قومی به جای عدالت اجتماعی و حقوق بشر در مرکز توجه قرار دارند. در این گفتمانها، ممکن است مسائل مربوط به قوم پشتون و مطالبات آنها در برابر ظلم و ستم اولویت بیشتری داشته باشد و این باعث میشود که مشکلات سایر اقوام مانند هزارهها به حاشیه رانده شود.
6.دستکاری سیاسی و رسانهای
در برخی موارد، رسانههای افغانستان نیز ممکن است در شکلگیری نگرشهای عمومی نقش داشته باشند. مسائل مربوط به هزارهها و نسلکشی آنها ممکن است به طور کامل در رسانههای عمومی مطرح نشود یا حتی به گونهای مطرح شود که باعث تضعیف همبستگی بین اقوام شود. این موضوع میتواند بر نگرشهای روشنفکران و تحصیلکردگان نیز تأثیر بگذارد و منجر به سکوت یا مخالفت با دادخواهیهای هزارهها شود.
7.سکوت ناشی از فشارهای اجتماعی
برخی از روشنفکران پشتون ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی و سیاسی در جامعه خود از ابراز حمایت از دادخواهیهای هزارهها خودداری کنند. در جوامعی که تنشهای قومی بالا است، افراد ممکن است برای حفظ موقعیت اجتماعی یا جلوگیری از درگیریهای بیشتر، از اظهار نظرهای حساس خودداری کنند.
نتیجهگیری
سکوت یا مخالفت روشنفکران پشتون افغانستان در برابر دادخواهیهای هزارهها بیشتر ریشه در تنشهای قومی، تاریخی و سیاسی دارد. همبستگی قومی، ترس از تغییر در توازن قدرت، و اثرات تاریخی تبعیضات قومی از جمله عواملی هستند که باعث میشوند این گروه از جامعه پشتون بیشتر بر مسائل مربوط به قومیت خود تمرکز کنند و مسائل اقوام دیگر را نادیده بگیرند یا حتی با آن مخالفت کنند.