27/09/2025
سواد رسانهای به مثابه سرمایهی فرهنگی
تحلیل مکانیسمهای تقویت هویت و تابآوری فرهنگی در جامعه دیجیتال
جهانیشدن فرهنگی و توسعهی فزایندهی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، بهویژه اینترنت و ماهواره، هویت فرهنگی جوامع را در معرض نفوذ شدید قرار داده است.۱
در این میان، سواد رسانهای (ML) نه صرفاً یک مهارت دفاعی، بلکه به عنوان یک سرمایهی فرهنگی و ابزار استراتژیک برای حفظ هویت فرهنگی (CI) و ارتقاء تابآوری فرهنگی (CR) مطرح میشود. این مقاله پژوهشی با تبیین پیوندهای نظری میان این مفاهیم، سه مکانیسم اصلی سواد رسانهای شامل
تحلیل انتقادی، خودتنظیمی و کنشگری بومی را تشریح میکند. تحلیلهای ارائه شده نشان میدهند که ML با تبدیل مخاطب از “قربانی منفعل” به “کنشگر آگاه”، زمینهی لازم برای بازآفرینی خلاقانه ارزشهای بومی در مواجهه با فشارهای خارجی را فراهم میآورد.
با این حال، اجرای ML در بافت بومی با چالشهای ساختاری، بهویژه در نظام آموزشی و عدم بومیسازی محتوا، مواجه است که نیازمند اصلاحات راهبردی در سطح سیاستگذاری و اجرایی است. تنها با نهادینهسازی ML در جامعه، میتوان از بحرانهای هویتی ناشی از مصرفگرایی افراطی و تعارض فرهنگی پیشگیری کرد.
واژگان کلیدی: سواد رسانهای، هویت فرهنگی، تابآوری فرهنگی، جهانیشدن، تحلیل انتقادی، کنشگری آگاه.
مقدمه: تبیین مسئله و ضرورت پژوهش
طرح مسئله (تضاد و بحران)
در عصر حاضر، رسانههای جهانی، خصوصاً ماهواره و اینترنت، به مثابه ابزارهای قدرتمند تغییرات اجتماعی و فرهنگی عمل میکنند و توانایی شگرفی در جهتدهی به تصورات و اندیشههای انسانها و هدایت سلایق و آرا دارند.۱ برخی پژوهشگران دانش ارتباطات، با توجه به کاربردهای زیانبار و تهدیدکننده برنامههای ارسالی از ماهواره، این پدیده را ابزاری کارآمد برای تهاجم به آسمان کشورهای جهان سوم قلمداد کردهاند.۱
جهانیشدن، با فرایند دگرگون شدن ساختارهای محلی به جهانی و جریان آزاد اندیشه، کالا و خدمات، منجر به تسریع تحولات اجتماعی شده است.۴
یکی از پیامدهای طبیعی این فرایند، پدید آمدن عصر مصرفگرایی است، به طوری که کالاهای مادی و غیرمادی مصرفی هر فرد، نمود بارزی از هویت فرهنگی او تلقی میشوند.۱ زمانی که این تحولات با فقدان دانش لازم برای مواجهه همراه باشد، هویت فرهنگی نسل جوان جامعه با بحران مواجه میشود.۵
این امر میتواند تعارض فرهنگی دینی با غربی را دامن زده و در نهایت به سردرگمی، تزلزل فرهنگ داخلی و بحران هویت در جامعه منجر گردد.۶ انفعال مخاطب و تمایل به برخورد یکسویه و غیرهدفمند با رسانهها ۳، مستقیماً به بحران هویتی و آسیبهای ذهنی-عقیدتی دامن میزند.۷
ضرورت سواد رسانهای
در چنین فضایی، سواد رسانهای دیگر صرفاً یک موضوع علمی یا اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت معرفتی، علمی و اجتماعی است.۸ هدف از ML، کاهش هزینههای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی ناشی از مواجهه اجتنابناپذیر با محتوای رسانهای است.۸
یافتههای پژوهشی تأکید میکنند که تنها با برخورداری از “علمی” برای مواجهه با این ابزارهای ارتباطی و “سلاحی” برای مقابله با ایدئولوژیها و رفتارهای نوپدید است که افراد میتوانند از عوارض جانبی رسانهها در امان مانده و هویت دینی و معنوی خود را بازیابند.۵
به عبارت دقیقتر، اگر رسانههای جهانی ابزاری برای تهاجم ایدئولوژیک هستند ۱، ML باید فراتر از یک مهارت صرف، به عنوان یک ابزار دفاعی-فعال یا سلاح ۵ برای بازسازی معنا و ارزشهای بومی عمل کند.
این رویکرد، نه یک واکنش انفعالی، بلکه مقاومتی شناختی در برابر نفوذ فرهنگی است. سواد رسانهای جامعه را از حالت انفعال خارج کرده و به “شریک فعال” در فرآیند ارتباط تبدیل میکند و این یکی از ارکان حفظ بنیانهای فرهنگی است.۳
هدف و ساختار مقاله
هدف اصلی این مقاله، تحلیل و تبیین مکانیسمهایی است که از طریق آنها، سواد رسانهای جامعه به صورت مستقیم در حفظ و ارتقاء هویت فرهنگی و تقویت تابآوری فرهنگی عمل میکند.
https://iraniansocialworkers.ir/?p=22605