Qande Parsi قند پارسی

Qande Parsi قند پارسی خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند(حافظ)

مهاجر چيست؟زنده‌یاد «رازق فانی» از نویسندگان و شاعران معاصر افغانستان بود که اشعار ماندگاری از خود به یادگار گذاشته است....
07/07/2025

مهاجر چيست؟

زنده‌یاد «رازق فانی» از نویسندگان و شاعران معاصر افغانستان بود که اشعار ماندگاری از خود به یادگار گذاشته است. این استاد سخن در هشتم جدی/ دی ۱۳۲۲خورشیدی در کابل زاده شد و ۳۱ اسد/ مرداد ۱۳۸۶ در آمریکا درگذشت و در شهر «سن‌دیگو» کالیفرنیا به خاک سپرده شد.
«ارمغان جوانی»، «دشت آیینه و تصویر»، «پیامبر باران» «عابر و آفتاب»، «شکست شب»، «ابر و آفتاب» و «حضرت عشق» مجموعه‌های شعری زنده‌یاد فانی و «بارانه» از رمان‌های مشهور او است که تاکنون توسط ناشران مختلف به چاپ رسیده‌اند.
هرچند همه مضامین اشعار فانی برای همگان قابل فهم است اما اشعار اجتماعی این شاعر با درک و پُردرد، بیشتر مورد توجه اقشار مختلف جامعه قرار گرفته است. برخی از سروده‌های فانی که نسبت به سایر اشعار این نویسنده افغانستانی، مورد توجه قرار گرفته‌اند، با این ابیات آغاز می‌شوند:
همه جا دکان رنگ است همه رنگ می‌فروشد
دل من به شیشه سوزد همه سنگ می‌فروشد

طعنه برخسته رهروان نزنید
بوسه بر دست رهزنان نزنید

خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدم‌ها
چه شادی‌ها خورد بر هم چه بازی‌ها شود رسوا

در این میان، استاد رازق فانی شعر احساسی و مشهوری در وصف مهاجرت دارد که از عمق وجود سروده است. توضیح این که فانی و خانواده‌اش قبل از این که به آمریکا مهاجرت کنند، در سال ۱۳۶۷خورشیدی افغانستان را به مقصد هند ترک کردند و به مدت دو سال، شب‌ها و روزهای سختی را در هند گذراندند. شعر «مهاجر چیست» حاصل دوره مهاجرت این خانواده است که داستان آن برای زنده یاد فانی و پسرش جمشید رخ داده و استاد فانی، اصل ماجرا را به شرح زیر به نظم کشیده است:

سحرگاهی ز بازيگاه طفلان
کودکم با چشم تر برگشت
و با بغض که بودش در گلو پرسيد
بگو بابا
مهاجر چيست؟
دشنام است، يا نام است

از آن پرسش، دلم لبريز يک فرياد خونين شد
و مرواريد اشکی
از کنار چشم من، بی‌پرده پايين شد
ولی آهسته چشمم را به پشت دست ماليدم
و در ذهنم برای آنچنان پرسش جواب نغز پاليدم

بدو گفتم:
ببين فرزند دلبندم
تو می‌دانی که ميهن چيست؟
بگفت: آری
تو خود روزی بمن گفتی
که ميهن خانۀ اجداد را گويند
زدم بوسی بر رخسارش
و غمگينانه افزودم:
اگر در يک شب تاريک
مشتی دزد و رهزن، خانۀ بابات را سوزند
و هر سو آتش افروزند
و تو از وحشت دزدان، بيرون آيی
و شب‌ها را به روی سنگ‌فرش مردم ديگر بياسايی
مهاجر می‌شوی فرزند
مسافر می‌شوی دلبند

سرشک تازه‌ای چشمان فرزند مرا تر کرد
و اندوهی روانش را مکدر کرد
و آنگه گفت: دانستم
مهاجر آدم بی‌خانه راگويند
و من مصراع شعر ساده‌اش را ساختم تک بيت:
و در زير لب افزودم، نيکو گفتی عزيز من
مهاجر آدم بی‌خانه را گويند
مهاجر قمری بی‌لانه را گويند

یاد و خاطر استاد رازق فانی گرامی و روحش شاد

محمد مرادی

04/07/2025

صحبت یک عالم حوزه درباره رفتار پولیس با مهاجران بی‌دفاع و بی‌پناه

02/07/2025

اهل کجایی ؟؟؟

01/07/2025
01/07/2025

کشوریکه نسبت به مهاجرین بی‌پناه، یک ذره هم رحم ندارد. سکوت و بی‌توجهی مسئولین درد بیشتر از این کتک‌کاری است.

یک گردیشگر از کشور جرمنی با دوچرخه به بامیان و بند امیر آمده است.یک دقیقه ویدیو
29/06/2025

یک گردیشگر از کشور جرمنی با دوچرخه به بامیان و بند امیر آمده است.
یک دقیقه ویدیو

29/06/2025

شکایت مهاجران اخراج شده از برخورد بد پولیس ایران

22/06/2025

نامه‌ی عبدالکریم سروش
خطاب به «بچه شاه» :

«من بحقیقت مسخره‌تر و مضحکه‌تر و فرومایه‌تر از این شخصیّت نالایق و نادان و این مجسمه خیانت به وطن در عمرم ندیده‌ام. اگر کسی را بتوان «جاهل مرکّب» خواند هم اوست که نمی‌فهمد و نمی‌فهمد که نمی‌فهمد. غرق منجلاب است و می‌پندارد گلاب است. مالیخولیای قدرت او را چنان مست کرده که از تهی‌مغزی و یاوه‌گویی خود خبر ندارد و همینکه مشتی مشتریان مخبط برایش کف می‌زنند و دف می‌زنند، از فرط شوق گریبان چاک می‌کند و از خاک بر افلاک می‌پرد.‌

پدربزرگش را استعمارگران آوردند و بردند. پدرش هم که خادم همان مخدومان بود به خلق جفا کرد و از خلق قفا خورد و در غربت با خفت مُرد و این یکی فقط خورده و خوابیده ولی هنوز نمُرده! و اکنون زهی سفاهت و بلاهت که این پیرکودک بی‌فرهنگ می‌خواهد در رکاب سرجوخه‌های اسرائیلی آفاق را درنوردد و پا بر خاک ایران نهد و طاوس علّیین و سلطان مشرق زمین شود.‌

والله چنین اوهامی در خواب مستان خراب هم نمی‌گنجد و نمی‌دانم با کدام افسون و افیون وی را چنین مست و مجنون کرده‌اند که تب کرده و کف بر لب آورده و خواب پنبه دانه می‌بیند.‌

مرا با وی سخنی نیست که سخن گفتن با ابلهان، عین ابلهی است. به فریفتگان و خریداران او می‌گویم که: بر تو دل می‌لرزدم ز اندیشه‌ای / با چنین خرسی مرو در بیشه‌ای، این دلم هرگز نلرزید از گزاف / نور حق است این نه دعویّ و نه لاف.

به فریفتگان و خریداران او می‌گویم: لااقل رهبری را برگزینید که اهل کام و ناز نباشد و جوانی را در عشرت و بطالت سپری نکرده باشد و طوق بردگی بر گردن و جامهٔ ذلّت بر تن نداشته باشد و شرم و شرافتی و عقل و شجاعتی در او دیده شود.»

22/06/2025

من اگر رفتم یکی است.

21/06/2025

قندپارسی -شعر

21/06/2025

راست می‌گوید‌رهبر جمهوری اسلامی؟

21/06/2025

شاه پرست وطن فروش؟

Address

Tehran

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Qande Parsi قند پارسی posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Share

Category