16/06/2025
سحر دلیجانی، نویسنده کتاب «بچههای درخت جاکارندا»:
«من در زندان اوین به دنیا آمدم.
پدر و مادرم زندانیِ آنها بودند.
عمویم در گور دستهجمعیِ آنها خوابیده.
از جنایات رژیم ایران چیزی نیست که من با گوشت و خون خود تجربه نکرده باشم.
همهی اینها بدان معنی نیست که میخواهم مردمم بمباران شوند، آسیب ببینند، کشته شوند یا خانههایشان ویران شود.
اگر رویای رهایی برای شما فقط از طریق نابودی جانهای بیگناه به دست میآید، پس آن چیزی که به دنبالش هستید، آزادی نیست.»
***
مبارزه ما با استبداد، سرکوب، ظلم، تبعیض و جنایتهای رژیمی که مردمش را دههها فدای ایدئولوژی پوسیده خود کرده ادامه دارد. اما در این مسیر طولانی و پر تلاطم، هیچگاه هدف وسیله را برای ما توجیه نخواهد کرد.
از منظر ما،
تروریسم با تروریسم ریشهکن نمیشود.
کشتار تازه، کشتار قبلی را نمیزداید.
مرگ قاتلان شاید عطش انتقام بازماندگان را دمی برطرف کند اما بیحسی و بیاعتنایی به ریخته شدن خون بیگناهان و کشتار جنایتکارانه را «تلفات جانبی» خواندن، یعنی دور شدن و فاصله گرفتن از انسانیت.
ما طرف انسانیت میایستیم. طرف دادخواهی، طرف مبارزان آزادی، طرف مردم ایران.
ما در مقابل جنگ میایستیم، در مقابل کشتار، در مقابل جنایت، در مقابل تجاوزگر.
برای رسیدن به ایران آزاد و آباد، امید ما به آدمکشان، اقتدارگرایان، نژادپرستان و دشمنان دموکراسی نبوده و نیست.
با احترام و با آرزوی صلح
برای ایران آزاد، حالا و همیشه
#نشرنوگام